بمب تزار، بمبی که برای جهان زیادی بزرگ بود!
در بامداد 30 اکتبر ۱۹۶۱، یک بمبافکن توپولف-۹۵ شوروی سابق از پایگاه هوایی اولنیا در شبهجزیرهی کولا، در شمال غربی روسیه، به پرواز درآمد. این Tu-95 حامل مخوفترین بمبی بود که جهان تا کنون به خود دیده است؛ یعنی بمب تزار. تا قبل از لرزیدن شیشههای خانهها در 100 کیلومتر دورتر از نقطه صفر انفجار این بمب، جهان هنوز خبر نداشت چه هیولای مخوفی آروارههایش را برای بلعیدن بشریت باز کرده است. امروز به ناگفتههایی میپردازیم که شوروی تا مدتها از جهان پنهان نگه داشته بود.

توپولف-۹۵ نسخهی ویژهای از بمبافکنی بود که چند سال قبل وارد خدمت شده بود؛ جنگنده غول پیکری با بالهای خمیده و چهار موتور که وظیفهی حمل زرادخانه بمبهای هستهای شوروی را بر عهده داشت. بمب هسته ای تزار که از نوع بمب هیدروژنی گرماهستهای به حساب میآمد، در جزیره نوایا زملیا (Novaya Zemlya) در اقیانوس قطب شمال تست شد. انفجار حاصل از بمب هسته ای تزار روسیه، سه هزار مرتبه قدرتمندتر و مخربتر از بمب هستهای بود که بر روی هیروشیما افکنده شده و بیش از چهارصدهزار نفر را به کام مرگ کشیده بود.
اما شوروی از ساخت چنین هیولایی چه هدفی داشت؟ چه کسانی مسئولیت ساخت بمب تزار را بر عهده داشتند؟ عملکرد این بمب چگونه بود که انفجار حاصل از آن، ساختمانهایی که در شعاع صد کیلومتر از نقطه صفر (محل انفجار بمب) قرار داشتند را فرو ریخت؟ در مقاله امروز نجوافکت، به این سؤالات پاسخ خواهیم داد.
آغاز رقابتی هولناک میان ابرقدرتهای جهان

دههی 50 میلادی شاهد پیشرفتهای عظیمی در تحقیقات هستهای شوروی بود. جنگ جهانی دوم ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی را در یک جبهه قرار داده بود، اما دوران پس از جنگ، روابط را سرد و سپس منجمد کرد.
جنگ سرد، دورانی پر از تنش و رقابت میان ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی بود. این رقابت در تمام زمینهها، از جمله تسلیحات هستهای، به شدت دنبال میشد. پس از آنکه ایالات متحده در سال 1945 میلادی بمبهای اتمی را بر شهرهای هیروشیما و ناکازاکی ژاپن فرو افکند، شوروی به شدت احساس خطر کرد. تنها گزینهی باقیمانده برای شوروی در برابر تک ابرقدرت هستهای جهان، کاهش سریع این فاصله بود. برای جبران این عقبماندگی، شوروی سابق به سرعت برنامههای خود برای ساخت بمبهای اتمی و هیدروژنی را آغاز کرد.
در ۲۹ آگوست ۱۹۴۹، شوروی با استفاده از اطلاعات بهدستآمده از نفوذ در برنامهی بمب اتم آمریکا، نخستین بمب هستهای خود را با نام رمز «جو-۱» در غرب و در استپهای دورافتادهی سرزمینی به نام سمیپالاتینسک که اکنون آن را به نام قزاقستان میشناسیم، آزمایش کرد. برنامهی هستهای آنها طی سالهای بعد با فراز و نشیبهایی همراه بود و بیش از ۸۰ بمب دیگر نیز تست شدند. تنها در سال ۱۹۵۸، شوروی ۳۶ بمب هستهای را آزمایش کرده بود. اما هیچ یک از تستهای شوروی به عظمت بمب تزار (به انگلیسی: Tsar Bomba) نبودند.
ایالات متحده در سال 1952، اولین بمب هیدروژنی تاریخ را با نام مایک تست کرد و در سال 1954 از بزرگترین دستگاه هستهای با نام کسل براوو (Castle Bravo) پرده برداشت. اتحاد سابق جماهیر شوروی نیز بیکار ننشسته بود و مهندسان خود را برای ساخت بمب هیدروژنی به کار گرفت. در سال 1955 میلادی، شوروی اولین بمب هیدروژنی خود را با نام RDS-6 آزمایش کرد. این آزمایش، ایالات متحده را شوکه کرد و به آغاز یک رقابت تسلیحاتی هستهای هولناک میان دو ابرقدرت جهان منجر شد.
اما این تازه آغاز داستان بود. نیکیتا خروشچف، رهبر وقت شوروی در ادامهی این رقابت، به دنبال ساخت بمبهای هیدروژنی قویتر بود تا به گفته دانشمندانش، «بالای 100 مگاتن قدرت تخریب داشته باشند» و قدرت خود را به رخ ایالات متحده بکشاند. در سال 1961 میلادی، این کشور قدرتمندترین بمب هستهای تاریخ را با نام بمب تزار، خلق کرد. این بمب 1800بار برابر قویتر از بمب اتمی هیروشیما بود و قدرت تخریبی آن به حدی بود که میتوانست یک شهر بزرگ را به طور کامل از بین ببرد.
آزمایش بمب تزار، پیامی واضح برای ایالات متحده داشت: شوروی در عرصهی تسلیحات هستهای به یک قدرت تبدیل شده بود و دیگر نمیشد آن را نادیده گرفت. این آزمایش، تا حدی به ثبات در روابط دو ابرقدرت کمک کرد، چرا که هر دو طرف از خطرات یک جنگ هستهای آگاه بودند.
چه کسانی در ساخت بمب تزار شرکت داشتند؟
نیکیتا خروشچف (1971-1894)
در پاسخ به رقابت هستهای در طی جنگ سرد، دستور ساخت بزرگترین و قدرتمندترین بمب هسته ای یعنی بمب تزار را داد. وی در بحران موشکی کوبا در سال 1962 نیز دست داشت. چیزی نمانده بود شوروی سابق و ایالات متحده را درگیر یک جنگ هستهای تمام عیار کند.

آندری ساخارف (1989-1921)
فیزیکدان هستهای شوروی که ساخت بمبهای هیدروژنی را برای برتری در رقابت هستهای میان ابرقدرتهای جهان ضروری میدانست و در پروژه بمب تزار نیز شرکت داشت. در عین حال، درباره تبعات بالقوه تشعشعات هستهای و آثار سوء آن بر سلامت عمومی نیز هشدار داده بود. ساخارف یکی از کسانی بود که به تست اتمسفری تسلیحات هستهای پایان داد.

آندری دورنوفستف (1976-1923)
خلبان نیروی هوایی شوروی که وظیفه افکندن بمب تزار در تاریخ 30 اکتبر 1961 را بر عهده داشت و بعد از این عمل، به مقام ستوان کلنل ارتقا داده شد. بعد از تست بمب هسته ای تزار روسیه، دورنوفستف به عنوان قهرمان ملی برای ملت شوروی سابق معرفی شد.

نحوه عملکرد بمب هسته ای تزار

بمب تزار از نوع بمب هیدروژنی بود که به عنوان بمب گرماهسته ای نیز شناخته میشود و نسخه پیشرفتهتری از بمب اتم به حساب میآید. در ساخت بمب اتمی معمولاً از اورانیوم یا پلوتونیوم استفاده میشود، اما بمب هسته ای هیدروژنی به ایزوتوپهای دیگری از هیدروژن که دوتریوم و تریتیوم نام دارند نیز نیاز دارد.
واکنشی که سبب انفجار بمب تزار روسیه شد نیز با بمب هستهای عادی تفاوت داشت (اگر میخواهید اطلاعات دقیقتری درباره عملکرد بمب اتم پیدا کنید حتماً مقاله ما در این مورد را بخوانید). بمبهای اتمی بر مبنای شکافت هستهای عمل میکنند؛ یعنی فرآیندی که طی آن هستهی اتم اورانیوم یا پلوتونیوم تحت فشار قرار گرفته، شکافته شده و در نتیجه انرژی عظیمی آزاد میشود. از طرف دیگر، بمبهای هیدروژنی علاوه بر انرژی حاصل از شکافت هستهای، از همجوشی هستهای ثانویه نیز بهره میگیرند، که سبب انفجاری بسیار قدرتمندتر میشود.
مشخصات بمبهای هیدروژنی نیز با بمب اتمی متفاوت است. آندری ساخاروف، دانشمند و دگراندیش شوروی و از اعضای برنامهی سلاحهای هستهای شوروی، طرحی به نام «اسلویکا» (لایهکیک) ارائه داد. این روش از لایههای متناوب دوتریوم (ایزوتوپی از هیدروژن) و اورانیوم استفاده میشد. این طرح، سهمی مهم در توسعهی بمب هیدروژنی در اتحاد جماهیر شوروی به شمار میرفت.
در طرح شماتیک زیر، میتوانید واکنشی که در بمب تزار روسیه رخ داد را ببینید.
شکل فیزیکی بمب هسته ای تزار روسیه

بمب تزار با نامهای فنی متعددی شناخته میشد، از جمله پروژهی ۲۷۰۰۰، کد ۲۰۲، و RDS-200. این بمب با قطر 2 متر و طول تقریبی 8 متر ساخته شده و وزنش تقریباً ۲۵ تن بود. این ابعاد و وزن، حمل و نقل بمب را بسیار دشوار میکرد. در حقیقت، آنچنان بزرگ بود که بر روی هیچکدام از هواپیماهای موجود در نیروی هوایی شوروی در آن زمان قابل نصب نبود.
روز انفجار قویترین بمب هستهای دنیا
بمب تزار چنان غولآسا از آب درآمد که جای دادن آن در محفظه داخلی بمب داخل توپولف 95، محل معمول حمل این مهمات، غیرممکن بود. از لحاظ ظاهری، بمب تزار شباهت زیادی به بمبهای «پسر کوچک» و «مرد چاق» داشت که یک و نیم دهه قبل شهرهای هیروشیما و ناکازاکی ژاپن را ویران کرده بودند. برای اینکه بمب تزار روسیه داخل توپولف جا شود، درهای محفظه بمب و قسمتهای نگهدارنده مخازن سوخت پیکره هواگرد از این جت جدا شدند. در تصویر زیر میتوانید ببینید که این هیولای مرگبار چطور روی هواپیما قرار گرفت.
توپولف، که به رنگ سفید رنگآمیزی شده بود تا تشعشعات حاصل از انفجار تأثیر کمتری روی آن بگذارند، توسط خلبان آندری دورنوفستف به نقطهی هدف خود رسید. محل تست بمب تزار، مجمعالجزایری کمجمعیت به نام نوایا زملیا در دریای بارنتس، بالاتر از مرزهای یخزدهی شمال اتحاد جماهیر شوروی بود. سرگرد دورنفتسف، خلبان توپولف، هواپیما را به ارتفاع تقریبی ۱۰ هزار متری (۳۴ هزار پایی) به خلیج میتیوشخا، محل آزمایشات شوروی، رساند. یک بمبافکن Tu-16 کوچکتر و اصلاحشده در کنار آن پرواز میکرد تا انفجار حاصل را فیلمبرداری کند و در حین خروج از منطقهی انفجار، نمونههای هوا را پایش نماید.
برای اینکه به هر دو هواپیما – که شانس بقای آنها تنها ۵۰ درصد محاسبه شده بود – فرصتی برای نجات داده شود، بمب تزار با چتر غولپیکری به وزن تقریبی یک تُن رها شد. قرار بود بمب به آرامی به ارتفاع از پیش تعیینشدهی ۳۹۴۰ متری (۱۳ هزار پایی) پایین بیاید و سپس منفجر شود. تا آن موقع، دو بمبافکن فرصت داشتند که تقریباً ۵۰ کیلومتر دور شوند. این فاصله باید برای جان به در بردن خلبان آنها کافی میبود.
دامنه تخریب بمب تزار

بمب تزار در ساعت 11:32 به وقت مسکو منفجر شد. در یک چشم به هم زدن، بمب یک گلوله آتش به عرض 8 کیلومتری ایجاد کرد. این گلوله آتش به دلیل فشار موج انفجار خود به سمت بالا حرکت کرد. درخشش انفجار از فاصله هزار کیلومتری قابل مشاهده بود.
ابر قارچی شکل ناشی از انفجار تا ارتفاع 64 کیلومتری بالا رفت و کلاهک آن به سمت بیرون گسترش یافت، تا جایی که تقریباً به قطر 160 کیلومتری از یک سر تا سر دیگر رسید. احتمالاً از فاصله خیلی دور، منظره جالبی بوده است. اما در مجمعالجزایر نوایا زملیا، اثرات فاجعهبار بود. در روستای سِوِرنی که حدود 55 کیلومتری از محل انفجار قرار داشت، تمام خانهها به طور کامل نابود شدند. در مناطق شوروی که صدها کیلومتر از محل انفجار فاصله داشتند، انواع خسارات گزارش شد؛ از تخریب ساختمانها گرفته تا ریزش سقف، آسیب فیزیکی جدی و شکستن شیشهها. ارتباطات رادیویی نیز برای بیش از یک ساعت مختل شد.
هواپیمای توپولف خوششانس بود که جان سالم به در برد؛ موج انفجار بمب تزار باعث شد این بمب افکن غول آسا بیش از هزار متر سقوط ناگهانی کند. قبل از اینکه خلبان بتواند کنترل دوباره را به دست آورد، در یک قدمی انهدام قرار گرفته بود.
یکی از فیلمبرداران شوروی که شاهد انفجار بود، اینگونه توصیف کرد:
«ابرهای انفجار زیر هواپیما و در دوردست، با نور خیرهکنندهای روشن شدند. دریایی از نور زیر درِ خروج خلبان گسترده شد و حتی ابرها شروع به درخشیدن کردند و شفاف شدند. در همان لحظه، هواپیمای ما از میان دو لایهی ابر بیرون آمد و پایینتر، در شکاف بین آنها، یک توپ نارنجی درخشان عظیم در حال شکلگیری بود. این توپ عظیم همچون سیاره مشتری میدرخشید و به آرامی و بدون صدا به سمت بالا میآمد… پس از شکستن لایهی ضخیم ابرها، همچنان بزرگتر میشد و گویی کل زمین را میبلعید. منظرهای شگفتانگیز، غیر واقعی و باورنکردنی بود.»
بمب تزار مقدار انرژی باورنکردنیای آزاد کرد که اکنون برآورد میشود حدود ۵۷ مگاتن، یا به عبارت دیگر معادل ۵۷ میلیون تن تیانتی بوده است. این مقدار بیش از ۱۵۰۰ برابر بمبهای هیروشیما و ناکازاکی باهم، و ۱۰ برابر قدرتمندتر از تمام مهماتی است که در طول جنگ جهانی دوم مصرف شد. حسگرها در شوروی امواج انفجار بمب را ثبت کردند که نه یک بار، نه دو بار، بلکه سه بار به دور زمین چرخیده بودند.
واکنشهای جهانی به تست بمب تزار
انفجار عظیم بمب تزار قطعا قابل پنهان کردن نبود. هواپیمای جاسوسی آمریکا تنها چند ده کیلومتر با محل انفجار فاصله داشت. این هواپیما مجهز به یک دستگاه نوری خاص به نام «بنگمتر» بود که برای محاسبه توان انفجارهای هستهای از راه دور کاربرد داشت. دادههای به دست آمده از این هواپیما – با نام رمز «اسپیدلایت» – توسط هیئت ارزیابی سلاحهای خارجی برای محاسبهی بازده انفجار مرموز مورد استفاده قرار گرفت.
بهدنبال این آزمایش، محکومیتهای بینالمللی نه تنها از سوی ایالات متحده و بریتانیا، بلکه از طرف برخی از همسایگان اسکاندیناویایی شوروی مانند سوئد نیز سرازیر شد. در این میان، تمام دنیا خوش شانس بود که این ابر قارچ سمی به دلیل عدم تماس گوی آتشین با زمین، میزان تشعشعات ناچیزی به سمت زمین روانه کرد.
اما امکان داشت بعد از انفجار بمب هسته ای تزار، سناریوی بسیار متفاوتی رقم بخورد. اگر تغییراتی برای مهار بخشی از قدرت بالقوهی بمب تزار در طراحی آن اعمال نمیشد، امکان داشت این بمب دو برابر قویتر باشد و حتی از قدرت تخریب 100 مگاتن هم فراتر برود.
بمب هسته ای تزار و انرژی افسارگسیخته آن

بر اساس گفتههای فیلیپ کویل (Philip Coyle)، رئیس سابق آزمایش سلاحهای هستهای آمریکا در دوران ریاست جمهوری بیل کلینتون که ۳۰ سال را صرف کمک به طراحی و آزمایش سلاحهای هسته ای کرده، اتحاد جماهیر شوروی نیاز داشت برتری خود را در رقابت تسلیحاتی هستهای با ایالات متحده به اثبات برساند.
کویل چنین گفت: «ما پیشتاز بودیم و روسها میکوشیدند کاری انجام دهند تا به جهان بگویند که باید روی آنها حساب باز کرد. بمب تزار در درجه اول برای این طراحی شده بود که جهان را از خواب بیدار کند تا به اتحاد جماهیر شوروی به عنوان یک قدرت برابر توجه شود.»
طرح اولیه بمب تزار، یک بمب سه لایه با لایههای اورانیومی بود که هر مرحله را از هم جدا میکرد. این طرح به طور تئوری بازدهی 100 مگاتن یا 3500 برابر بمبهای هیروشیما و ناکازاکی داشت. روسها قبلاً دستگاههای بزرگی را در جو آزمایش کرده بودند که معادل چندین مگاتن بود، اما این بمب بسیار بسیار بزرگتر از این حرفها بود و برخی از دانشمندان به نتیجه رسیدند که بمب تزار 100 مگاتنی، به حدی بزرگ است که کل جهان را به خطر میاندازد.
با چنین قدرت عظیمی، هیچ تضمینی وجود نداشت که این بمب غول پیکر شمال اتحاد جماهیر شوروی را با ابر وسیعی از ذرات رادیواکتیو آلوده نکند. به گفته فرانک فون هیپل (Frank von Hippel)، فیزیکدان و رئیس بخش امور عمومی و بینالملل در دانشگاه پرینستون، میگوید این موضوع به طور خاص مورد نگرانی ساخاروف بود.
فون هیپل افزود: «ساخاروف واقعاً از میزان رادیواکتیویتهای که این بمب ایجاد میکرد و تأثیرات ژنتیکی احتمالی آن بر نسلهای آینده بیمناک بود. همین نگرانی، او را از یک طراح بمب اتم به یکی از مخالفان حکومت تبدیل کرد.»
پیش از آماده شدن برای آزمایش، لایههای اورانیومی که به رسیدن به بازدهی عظیم بمب کمک میکردند، با لایههایی از سرب جایگزین شدند که شدت واکنش هستهای را کاهش میداد. شوروی سلاحی چنان ویرانگر ساخته بود که حتی حاضر به آزمایش ظرفیت کامل آن هم نبود.
پایانی بر تست تسلیحات هستهای در جهان
بمب تزار تأثیرات دیگری نیز داشت. به گفتهی فون هیپل، نگرانی ناشی از این آزمایش (که معادل ۲۰ درصد کل آزمایشهای اتمسفر پیشین بود) باعث تسریع پایان آزمایشهای اتمسفر در سال ۱۹۶۳ شد. ساخاروف به ویژه نگران میزان انتشار کربن ۱۴ رادیواکتیو در جو بود که ایزوتوپی با نیمهعمر بسیار طولانی به شمار میآید. البته به گفته فون هیپل، این مسئله تا حدی با تمام کربن سوختهای فسیلی موجود در جو که آن را رقیق میکرد، تعدیل شد.
ساخاروف نگران بود که در صورت تست بمبی بزرگتر از بمب تزار، گوی آتشین توسط موج انفجاری خودش دفع نشود و باعث ریزش جهانی ذرات هستهای و پراکنده شدن خاک آلوده به مواد رادیواکتیو در سراسر کره زمین شود.
ساخاروف به حامی سرسخت معاهدهی منع آزمایشهای جزئی در سال ۱۹۶۳ و منتقد صریح گسترش سلاحهای هستهای تبدیل شد و در اواخر دههی ۱۹۶۰ نیز به جمع تحریم کننده سیستمهای دفاع ضدموشکی پیوست، زیرا بیم داشت این امر باعث مسابقهی تسلیحاتی دیگری در زمینهی هستهای شود. او به طور فزایندهای توسط دولت شوروی سابق محکوم شد. ساخاروف در سال ۱۹۷۵ جایزهی صلح نوبل را دریافت کرد و به گفتهی فون هیپل، ساخاروف با وجود شرکتش در ساخت بمب تزار، به عنوان «شخصیت باوجدان بشریت» شناخته شد.
آزمایشهای هستهای ایالات متحده و روسیه تا اواخر دهه 80 میلادی ادامه داشت و در سال 1992، آخرین تست هستهای انجام شد. چهار سال بعد از آن، معاهده جامع ممنوعیت آزمایش تسلیحات هستهای به تصویب رسید و هرگونه تست سلاحهای هستهای در هر محیطی ممنوع شد.
جمع بندی
شوروی سابق با ساخت و تست بمب تزار، قصد قدرت نمایی و نشاندن ایالات متحده در جای خود را داشت، اما تقریباً دو دهه بعد از آزمایش این هیولای مهیب معاهدهای برای خاتمه دهی به تمام آزمایشهای هستهای تصویب شد. به عبارت دیگر، نتیجه نهایی خلاف چیزی بود که شوروی انتظارش را میکشید.
ولی آزمایش بمب هسته ای تزار، پیامی واضح برای تمام جهان داشت: روسیه در عرصهی تسلیحات هستهای به یک قدرت تبدیل شده است و دیگر نمیتوان آن را نادیده گرفت.
با این وجود، بمب تزار درسهای مهمی را نیز برای بشریت به همراه داشت. این بمب نشان داد که سلاحهای هستهای خطری بزرگ برای صلح و امنیت جهانی هستند و میتوانند به نابودی تمدن بشری منجر شوند.
امروزه، با وجود گذشت بیش از 60 سال از آزمایش بمب هسته ای تزار روسیه، خطر سلاحهای هستهای همچنان باقی است. تلاش برای منع گسترش سلاحهای هستهای و خلع سلاح هستهای کامل، از مهمترین وظایف جامعه جهانی در عصر حاضر است.
سؤالات متداول
آیا قویتر از بمب تزار هم وجود دارد؟
تا به امروز، هیچ بمب هستهای قویتر از بمب تزار آزمایش نشده است. این بمب که توسط اتحاد جماهیر شوروی در سال 1961 میلادی آزمایش شد، 1500 برابر قویتر از بمب اتمی هیروشیما بود و قدرت تخریبی آن به حدی بود که میتوانست یک شهر بزرگ را به طور کامل از بین ببرد.
چند بمب تزار کره زمین را نابود میکند؟
نمیتوان به طور دقیق گفت که چند بمب تزار برای نابود کردن کره زمین لازم است. اما به طور کلی، انفجار چندین بمب تزار میتواند اثرات مخرب و فاجعهبار به دنبال داشته باشد و به طور قابل توجهی به کره زمین آسیب برساند.