ریشهها، مسائل و راهحل های درگیری فلسطین و اسرائیل
با وجود گذشت نزدیک به یک قرن، مناقشه اسرائیل و فلسطین به یکی از مهم ترین و مرتبط ترین مسائل خاورمیانه تبدیل شده است. درگیری که نه تنها مسئول زندگی هزاران نفر است، بلکه باعث ویران شدن خانههای آنها شده و در عین حال باعث ایجاد گروههای تروریستی و تقابلهای مرگباری میشود که همچنان منطقه را به آشوب میکشند و موجب مرگ هزاران نفر میشوند.
سؤال اینجاست که ریشه درگیری فلسطین و اسرائیل چیست؟ این درگیری که چیزی نمانده 80 سالگی را پشت سر بگذارد، از کجا شروع شده است؟ اینجا، در این مقاله از نجوافکت ما به بررسی ریشه های اصلی این نزاع چندین ساله و قدیمی پرداخته ایم.
چه دلیلی پشت درگیری فلسطین و اسرائیل وجود دارد؟
اکثر مردم امروزه بر این باورند که درگیری فلسطین و اسرائیل به تقابل و درگیری بین دو ایدئولوژی مذهبی مربوط میشود. با این حال، این فقط یک مبارزه یهودیان علیه مسلمانان نیست. به زبان ساده تر، دعوا بین دو گروه از مردم است که ادعا میکنند حق داشتن یک سرزمین را دارند. یکی از این دو، قبلاً در آنجا زندگی میکرد و دیگری به دلیل یهودی ستیزی فزاینده مجبور به مهاجرت به این سرزمین شده بود اما به تدریج در آن سکونت گزید، املاکش را گسترش داد و خود را مالک سرزمین دانست.
نکته قابل توجه این است که خیلی قبل از شروع این موضوع، مردم از هر سه دین اصلی ابراهیمی – یعنی اسلام، یهودیت و مسیحیت – در یک سرزمین تحت سلطه عثمانی، یعنی فلسطین، زندگی میکردند. با این حال، با گذشت زمان و شروع مهاجرت یهودیانی که از سراسر جهان به فلسطین نقل مکان کرده بودند، اختلافات به تدریج شروع شد. دو گروه از مردم، یعنی یهودیان و اعراب که در دو منطقه کاملاً متفاوت زندگی میکردند، این دغدغه را داشتند که کشوری مختص و مستقل برای خود تشکیل بدهند.
فلسطینیها به حضور و گسترش املاک یهود در کشورشان اعتراض داشتند؛ و یهودیان میکوشیدند کشوری مستقل برای یهودیان تشکیل بدهند. در جایی دورتر در اروپا، جنبش صهیونیستی مورد توجه قرار گرفت و خواستار یک وطن جداگانه برای یهودیان بود؛ به عنوان تنها امید آنها برای فرار از آزار و اذیتی که برای مدت طولانی از سر گذرانده بودند. دیری نگذشت که درگیری بین اعراب و یهودیان آغاز شد، مناقشه شعله ور گردید و به اختلافی خونین تبدیل شد که پس از هفتاد سال، هنوز ادامه دارد.
جنگ جهانی اول: آغاز جنگ فلسطین و اسرائیل
پایان جنگ جهانی اول، همراه با سقوط امپراتوری قدرتمند عثمانی بود و مناطق وسیعی را تحت فرمان بریتانیا و فرانسه باقی گذاشت. یکی از این سرزمینها فلسطین بود که فرمانروایی آن به دست انگلیسیها افتاد. در ابتدا، بر اساس اعلامیه بالفور در سال 1917، بریتانیاییها به یهودیان اجازه مهاجرت به این منطقه را دادند، که خواستار یک سرزمین جداگانه برای یهودیان در فلسطین بود.
یهودیان با خرید زمین و املاک از فلسطینیانی که در آن زمان ساکن اراضی بودند، به طور دائمی در فلسطین ساکن شدند. سکونت یهودیان در فلسطین، خشم ملتهای عرب را برانگیخت. به دلیل تضاد منافع و هویت دو گروه همراه با احساس قوی ناسیونالیسم فلسطینی، اختلافات شدیدی بین ملتهای عرب و یهودیان آغاز شد. در نتیجه، بریتانیا جنبشهای تهاجمی عرب را سرکوب کرد و مهاجرت یهودیان را نیز محدود ساخت. یهودیان حاضر در فلسطین این را تهدیدی برای خود میدانستند و شروع به جمعبندی و تشکیل گروههای شبهنظامی خود کردند تا از خود در برابر اعراب و انگلیسیها محافظت کنند.
جنگ جهانی دوم و آغاز درگیری فلسطین و اسرائیل: تبدیل رویای یهودیان به واقعیت
طی جنگ جهانی دوم، یهودیان زیادی از اروپا به کشورهای دیگر گریختند. به دلایل سیاسی و دیپلماتیک، آمار دقیقی از جمعیت یهودیان در طی جنگ جهانی دوم در دست نیست. چیزی حدود دو میلیون یهودی، از اروپا گریختند و به فلسطینی نقل مکان کردند که همچنان تحت کنترل بریتانیا بود. مظلوم نمایی و شایعه پراکنی یهودیان در ارتباط با کشتار گسترده به دست نازیها، ترحم جهانی را به سمت یهودیان جلب کرد. همین امر باعث شد تا کشورهای غربی بیشتر از ایده یک کشور یهودی حمایت کنند و آن را تقویت کنند تا بتوانند از یهودی ستیزی که در طول تاریخ تجربه کرده بودند، فرار کنند. رویای صهیونیستی بالاخره در حال تبدیل شدن به واقعیت بود.
در سال 1947، سازمان ملل متحد تصمیم گرفت منطقه فلسطین تحت فرمان بریتانیا را به دو کشور تقسیم کند: یعنی اسرائیل به عنوان منطقه ای مستقل برای یهودیان معرفی گردید، و کشوری که مسلمانان در اختیار داشتند نیز به نام فلسطین شناخته شد. شهر مقدس اورشلیم قرار بود به عنوان یک منطقه مذهبی بی طرف عمل کند چون هم برای مسلمانان، و هم برای یهودیان و مسیحیان مقدس بود.
واکنش به استقلال – شروع جنگ فلسطین و اسرائیل
جهان اسلام از تصمیم سازمان ملل متحد برای تشکیل اسرائیل خشمگین بود. در نوع خود، این حرکت تلاش دیگری برای استعمار توسط غرب و اقدامی برای از بین بردن هویت متمایز فلسطینیان محسوب میشد. ملی گرایان فلسطینی که توسط اتحادیه ملتهای عرب حمایت میشدند، با تشکیل ارتش آزادی بخش فلسطین (PLO) برای بازپس گیری سرزمینی که از آنها ربوده شده بود، اقدام کردند.
سازمان آزادی بخش فلسطین (Palestine Liberation Organization)
یاسر عرفات در دهه 1960 سازمان آزادیبخش فلسطین را با دستور کار بیشتر برای تصرف تمام اسرائیل و بازپس گیری کنترل اکثریتی مسلمانان در منطقه، تشکیل داد. این سازمان، طی جنگهای چریکی و اقدامات نظامی به جنگ فلسطین و اسرائیل ادامه داد که منجر به تلفات غیرنظامیان بسیاری شد. با وجود سازماندهی حملات به اسرائیل، یاسر عرفات در نهایت با تقسیم دو کشور موافقت کرد که به موجب آن، برخی از اراضی متعلق به فلسطین و برخی به اسرائیل باشد. این به عنوان یک شکست برای PLO تلقی میشد، چون آشکارا نتوانست به آزادی غیرنظامیان به حاشیه رانده شده فلسطینی دست یابد و باعث پیدایش گروههای رادیکالتر مانند حماس شد.
نیروهای فلسطینی عمدتاً از کشورهای عربی همسایه مانند مصر، اردن و سوریه کمک دریافت کردند که نیروهای خود را فرستادند. بلافاصله ترتیب جنگ فلسطین و اسرائیل داده شد. تنشها در بالاترین حد خود قرار داشت، و جنگ بین ملتهای عرب و اسرائیل در سال 1948 آغاز شد. در نتیجه این جنگ، تلفات جانی سنگینی به ملل عرب وارد شد، اسرائیل ضربه سنگینی به کشورهای عرب وارد کرد و در نهایت بخش زیادی از سرزمینهایی که بریتانیا برای فلسطین درنظر گرفته بود را تصرف نمود. اسرائیل پس از پیروزی، اورشلیم غربی و حتی بیشتر سرزمینهای فلسطینی را به عنوان غنایم جنگی تصرف کرد، که برخلاف پیمان با میانجیگری سازمان ملل بود.
نتیجه جنگ، شاهد یک بحران گسترده برای پناهندگان بود که در آن فلسطینیها از خانههای خود اخراج میشدند. یهودیان بیشتر و بیشتر به سرزمینهای فلسطینی نقل مکان میکردند. به زودی، فلسطین به دو بخش تقسیم شد: نوار غزه تحت کنترل مصر و کرانه باختری تحت کنترل اردن. به این ترتیب، درگیری و جنگ فلسطین و اسرائیل شعله ور شد و تنها نتیجه ای که دربر داشت، درگیریهای شدید و تلفات جانی و مالی برای هر دو طرف بود.
جنگ شش روزه: تشدید جنگ فلسطین و اسرائیل
درگیری بین جهان عرب و اسرائیل در سال 1967 به طور فزاینده ای خصمانه میشد. اسرائیل خواستار باز شدن مسیرهای تجاری خود بود، در حالی که مصر اطمینان حاصل کرد که اجازه ندهد هیچ محموله ای که کالاهای اسرائیلی را شامل شود، از مرز عبور کند. تهدیدها ادامه داشت. در نهایت نخست وزیر مصر، نیروهای هوایی را برای مقابله با اسرائیل بسیج کرد. اما تنها چیزی که به دست آورد، سرکوب شدید نیروی هوایی مصر در نتیجه حمله هوایی اسرائیل بود.
به دلیل بمباران هوایی ویرانگر و ارتباطات ضعیف بین اردن و مصر، جنگ شش روزه به نفع اسرائیل به پایان رسید. دولت اسرائیل مانند عقربههای ساعت، قلمرو خود را گسترش داد و تمام بیت المقدس را تصرف کرد و تنها سرزمینهای فلسطینی باقی مانده در غزه و کرانه باختری را نیز اشغال کرد. آنها حتی توانستند بخشهایی از مصر و اردن را تصرف کنند. پس از تمام این حرکات، پیامدهای این جنگ به این معنی بود که اسرائیل بر سرزمینی که زمانی تحت تسلط فلسطینیان بود، کنترل کامل پیدا کرد.
تلاشی بی حاصل برای پایان درگیری فلسطین و اسرائیل
پس از اینکه طی جنگ شش روزه بخش زیادی از فلسطین به دست اسرائیل تصرف شد، انور سادات، رئیس جمهور مصر، و مناخیم بگین، نخست وزیر اسرائیل، توافقنامه کمپ دیوید را امضا کردند و جیمی کارتر، رئیس جمهور وقت ایالات متحده نیز نقش میانجی گری را ایفا کرد. توافقنامه کمپ دیوید یک معاهده صلح بین دو کشوری بود که با یکدیگر در تضاد بودند و به عنوان حسن نیت، به بازپسگیری زمینهایی از مصر انجامید که اسرائیل تصرف کرده بود. با این حال، این پیمان صلح در مصر مورد استقبال قرار نگرفت. این اقدام به قدری بحث برانگیز بود که بعداً منجر به ترور انور سادات توسط ملی گرایان راست افراطی شد.
با وجود خشم اولیه، کشورهای عربی همسایه کمتر از قبل نسبت به اسرائیل اظهار خصومت میکردند. سرانجام با این کشور تازه تأسیس نیز صلح کردند تا از درگیری وحشیانه فرار کنند، که باعث ناآرامی بزرگ در منطقه شد.
توافقنامه اسلو
معاهده اسلو شامل دو توافقنامه بود که بین اسرائیل و سازمان آزادیبخش فلسطین در سالهای 1993 و 1995 امضا شد. این قراردادها به عنوان اولین گام برای صلح و حکومت مستقل فلسطینیان در هنگام تقسیم اراضی بین منطقه A و منطقه B تلقی شد. به موجب این معاهده، دولت فلسطین میتوانست در کرانه باختری راه اندازی شود. علیرغم ماهیت صلح آمیز این توافقنامه ها، هم فلسطینیها و هم اسرائیلیها به شدت با این توافق نامهها مخالف بودند.
این امر به حماس، که متشکل از فلسطینیهای افراطی بود که آشکارا خواستار پایان دادن به اسرائیل بودند، فرصتی داد تا با بمباران چندین مکان مهم و کشته شدن بسیاری از غیرنظامیان، خشونت بیشتری را اعمال کند. از سوی دیگر، اسرائیلیان از نخست وزیر وقت خود، اسحاق رابین، اظهار تنفر کرده و رهبر خود را یهودیستیز و نازی میخواندند. این نفرت در نهایت به جوش آمد و منجر به ترور نخست وزیر اسحاق رابین شد.
ادامه درگیری فلسطین و اسرائیل: تلاش برای استقلال
در حالی که درگیری بین اسرائیل و فلسطین ادامه داشت، شهرک نشینان اسرائیلی به دلایل متعدد به مناطقی که اکثریت جمعیت آنها فلسطینی بودند (یعنی کرانه باختری و نوار غزه) نقل مکان کردند. مسکن ارزان و یارانه ای برخی را جذب کرد. دیگران به دلیل اهمیت مذهبی، به کرانه باختری هجوم آورده بودند. با این حال، بیشتر آنها به مناطقی که اکثریت ساکنان آنها فلسطینیها بودند، نقل مکان کردند. یهودیان همچنان میخواستند احساس احیای سرزمین اسرائیل را داشته باشند.
مهاجرت در مقیاس وسیع تر توسط افرادی که اکنون شهرک نشینان اسرائیلی نامیده میشوند، بسیار مضر بود. نقل مکان به سرزمینهای فلسطینی به این معنی بود که این شهرک نشینان مسئول بیرون راندن هزاران فلسطینی از سرزمینهای خود بودند. مهمتر از آن، بدترین پیامد این حرکت اسرائیلیان این بود که جامعه فلسطین به حدی تقسیم و پراکنده شد که عملاً استقلال بلندمدت و اتحاد فلسطینیان به طور بلندمدت را بسیار دشوار کرد. امروزه نزدیک به یک میلیون شهرک نشین همین سرزمینها را اشغال میکنند، علیرغم اینکه اقدام آنها توسط قوانین بین المللی غیرقانونی تلقی میشود.
شروع انتفاضه: تشدید درگیری فلسطین و اسرائیل
مردم فلسطین که در بلاتکلیفی رها شده بودند، سرانجام قیامی به نام انتفاضه به راه انداختند. طی ادامه درگیری فلسطین و اسرائیل، هر دو گروه وارد درگیریهای خونین شدند. تا پایان انتفاضه دوم، بیش از 5000 نفر از هر دو طرف کشته شدند. اسرائیل روز به روز نسبت به فلسطین بدبین تر میشد و ادعا میکرد که فلسطینیها هرگز خواهان صلح در منطقه نیستند، بنابراین مذاکره بی فایده است.
حضور حماس به عنوان یک گروه رادیکال نیز نه تنها اوضاع را برای مردم فلسطین بهتر نکرد بلکه حساسیتهای بیشتری برانگیخت. در عوض، اسرائیل از صلح دست کشید، دیوارهای ایمنی بتنی در اطراف نوار غزه ساخت و مناطق نظامی ایجاد کرد تا فلسطینیان را تحت کنترل خود نگه دارد.
توقف مذاکرات صلح آمیز و ادامه درگیری اسرائیل و غزه
در اینجا قابل توجه است که در طول درگیری، هر دو طرف تلاش کردند تا با هر ظرفیتی که صلاح میدانستند صلح را میانجیگری کنند تا بتوانند جنگ و خون ریزی را متوقف کنند. با این حال، در بسیاری از موارد، طرف عربی برای حفظ پایان معامله آماده نبود و افزایش فعالیتهای ستیزه جویانه منجر به تشویش بیشتر در داخل دولت اسرائیل شد. نمونههایی از این همه در طول دههها وجود داشت. مهمتر از همه، ایهود باراک نخستوزیر، تلاش کرد با ارائه زمینهای زیادی به فلسطینیها و حتی موافقت با این که 97 درصد کرانه باختری سرزمین فلسطین باشد، صلح برقرار کند. با وجود این امر، یاسر عرفات در جستجوی آینده ای بهتر برای فلسطینیها از پذیرش این شرایط خودداری کرد.
وضعیت فعلی درگیری فلسطین و اسرائیل
شورشهای حماس در نوار غزه، آن هم در حالی که اسرائیل این منطقه را تحت نظارت شدید قرار میدهد، برای غیرنظامیان فلسطینی ساکن در این منطقه چندان فایده ای ندارد. هر اقدام دفاعی یا شورشی با واکنش فوری اسرائیل مواجه میشد و متأسفانه، در بیشتر مواقع، این غیرنظامیان بودند (و هستند) که در نقطه مقابل تیراندازی اسرائیل قرار میگیرند.
وضعیت درگیری امروز هم همین است. جنگ دهها ساله مردم را نسبت به مصائب میلیونها غیرنظامی فلسطینی گرفتار در درگیریهایی که توسط گروههای افراطی، نابردبار و شهرک نشینان جدید که همچنان به خفه کردن و آواره کردن آنها از سرزمین خود ادامه میدهند، بیتفاوت کرده است.
بسیاری از سازمانها کوشیده اند تا صلح بین دو کشور را میانجیگری کنند، به نظر میرسد که در حال حاضر اوضاع بسیار پرنوسان است. و اگر هیچ اقدامی در مورد مناقشه اسرائیل و فلسطین انجام نشود، انتفاضه سوم منجر به کشتار و خونریزی بسیار بیشتر در این منطقه بسیار ناآرام خواهد شد.
چاره درگیری فلسطین و اسرائیل چیست؟
درگیری فلسطین و اسرائیل موضوعی پیچیده و عمیقاً ریشهدار با سابقه طولانی تنش، خشونت و بیاعتمادی است. چالش اصلی این است که راه حل قطعی برای پایان دهی به درگیری فلسطین و اسرائیل، توسط هیچ یک از دو طرف پذیرفته نمیشود. با این حال، چندین رویکرد بالقوه توسط احزاب مختلف و سازمانهای بین المللی پیشنهاد شده است. در اینجا چند راه حل ممکن وجود دارد:
- 1. راه حل دو دولتی: این یکی از راه حلهایی است که به طور گسترده مورد بحث قرار گرفته است. به موجب این راه حل، بایستی یک کشور مستقل فلسطین را در کنار اسرائیل قادر به زندگی و رشد باشد. مذاکرات بر سر تعیین مرزها، ترتیبات امنیتی و وضعیت بیت المقدس متمرکز خواهد بود. راه حل دو دولتی مستلزم آن است که هر دو طرف حق وجود یکدیگر را به رسمیت بشناسند.
- 2. راه حل تک دولتی: برخی طرفدار یک کشور واحد و دو ملیتی هستند که در آن اسرائیلیها و فلسطینیها از حقوق و نمایندگی برابر برخوردار باشند. با این حال، این رویکرد با چالشهای مهمی بهویژه در زمینه پیامدهای سیاسی، جمعیتی و امنیتی مواجه خواهد بود. جناحهای رادیکال هر دو طرف، قطعاً چنین راه حلی را نخواهند پذیرفت.
- 3. کنفدراسیون: یک مدل کنفدراسیون شامل دو کشور مجزا (اسرائیل و فلسطین) با یک دولت مرکزی مشترک پیشنهاد شده است که مسئول مسائل مشترک، مانند همکاریهای امنیتی و اقتصادی باشد. هر کشوری حاکمیت خود را در موضوعات دیگر حفظ خواهد کرد.
- 4. شناخت اورشلیم به عنوان یک شهر بین المللی: انتخاب اورشلیم یک موضوع بحث برانگیز تلقی میشود. برخی پیشنهاد میکنند که اورشلیم یک شهر بین المللی باشد که توسط یک نهاد بین المللی اداره میشود تا دسترسی و آزادی مذهبی برای همه ملل و همه ادیان، تضمین شود.
- 5. گامهای افزایشی صلح: به جای تلاش برای حل همه مسائل به یکباره، این رویکرد شامل برداشتن گامهای افزایشی به سمت صلح است. این مراحل میتواند شامل ایجاد اعتماد، کاهش خشونت، پایان دهی به درگیری فلسطین و اسرائیل و رسیدگی به مسائل خاص مانند شهرک سازی یا نگرانیهای امنیتی باشد.
این خیلی مهم است که بدانیم دستیابی به راه حلی برای پایان دهی به درگیری فلسطین و اسرائیل یک تلاش عمیقا چالش برانگیز و چند وجهی است. این امر مستلزم تعهد هر دو طرف و همچنین حمایت جامعه بین المللی خواهد بود.
سؤالات متداول
تاثیر درگیری اسرائیل و فلسطین بر جهان چیست؟
تنش و بیثباتی در منطقه: این درگیری باعث شده است که منطقه شاهد خشونت، تروریسم و مهاجرت گسترده باشد.
تقویت افراطگرایی: گروههای افراطی مانند حماس و جهاد اسلامی در فلسطین و گروههای افراطی مانند لیکود و جبهه ملی در اسرائیل قدرت بیشتری پیدا کرده و به افزایش تشنج دامن میزنند.
تضعیف روابط بینالمللی: درگیری اسرائیل و فلسطین روابط بینالمللی را نیز تضعیف کرده و کشورهای جهان در مورد نحوه برخورد با این درگیری دچار اختلاف شده اند.
مشکلات بشردوستانه: درگیری اسرائیل و فلسطین باعث کشته شدن و زخمی شدن هزاران نفر و آواره شدن میلیونها نفر شده است.
آیا راهحلی برای درگیری اسرائیل و فلسطین وجود دارد؟
پاسخ کوتاه به این سوال این است که بله، راهحلی برای درگیری اسرائیل و فلسطین وجود دارد. با این حال، راهحل این درگیری یک چالش بزرگ است. این درگیری ریشههای تاریخی و مذهبی عمیقی دارد که حل آن را دشوار میکند.
برای حل درگیری اسرائیل و فلسطین، باید موارد زیر اتفاق بیفتد:
طرفین باید برای مذاکره و گفتگو با یکدیگر آماده باشند؛ از خشونت و تروریسم دست بردارند؛ به حقوق بشر و حاکمیت قانون احترام بگذارند و از کمک جامعه بینالمللی استفاده کنند.
ریشههای درگیری اسرائیل و فلسطین چیست؟
ریشههای درگیری فلسطین و اسرائیل به قرنها پیش برمیگردد. در سال 1948، دولت اسرائیل در سرزمینی که قبلاً بخشی از فلسطین بود، اعلام موجودیت کرد. این امر باعث آواره شدن صدها هزار فلسطینی شد و باعث درگیری بین دو طرف شد.