10 تا از عجایب تخت جمشید که نمیدانستید!
به گفته فریدریش هگل فیلسوف آلمانی، «در ایران نخست نوری برمیخیزد که خود میدرخشد و پیرامونش را روشن میسازد... اصل توسعه با تاریخ ایران آغاز میشود؛ بنابراین این آغاز تاریخ است.» عجایب تخت جمشید، شهری باستانی با قدمت 2500 ساله و معروف به پرسپولیس، دست کمی از غریبترین سازههای هفتگانه جهان ندارد. امروز با 10 تا از عجایب تخت جمشید مهمان نگاه شما هستیم تا با این شگفتی معماری ایران باستان بیشتر آشنا شویم.

قطرهای از دریای عجایب تخت جمشید!
تخت جمشیدی که زمانی به نام پارسه معروف بود، در سال 518 قبل از میلاد توسط داریوش بزرگ به عنوان پایتخت تشریفاتی امپراتوری بنا نهاده شد. اکتشاف این بنا (بهتر بگوییم بقایای آن)، رمزگشایی از کتیبهها و آنالیز سنگ نگارهها، عجایب تخت جمشید را برملا میکنند. با هر ضربه قلم باستان شناسان و هر کلمهای از کتیبهها که آشکار میشود، بیشتر و عمیقتر پی به میراث غنی این مرز و بوم میبریم. امروز در نجوافکت 10 تا از شگفتی های تخت جمشید را باهم بررسی میکنیم.
1. سازنده تخت جمشید چه کسی بود؟
شاید تصور کنید کوروش کبیر بنیانگذار پرسپولیس بوده، اما تاریخچه تخت جمشید چنین چیزی نمیگوید. تخت جمشید در زمان داریوش اول (حکومت ۵۲۲-۴۸۶ پیش از میلاد) پدید آمد و تا سقوطش در سال ۳۳۰ پیش از میلاد، به عنوان یکی از مهمترین اماکن امپراتوری هخامنشی ایران شناخته میشد. ساخت و ساز تخت جمشید بین سالهای ۵۱۸ تا ۵۱۵ پیش از میلاد و تحت فرمان داریوش اول آغاز شد. ساخت تخت جمشید روندی تدریجی و طولانی داشت که به طور دقیق نمیتوان مدت زمان آن را مشخص کرد.
گمانهزنیها حاکی از آن است که ساخت این بنای باشکوه حدود 20 سال به طول انجامیده باشد. ساخت چنین بنایی در کمتر از 50 سال و با ابزارهای ابتدایی، خود یکی از عجایب تخت جمشید است. داریوش اول میکوشید تا آغازی نوین را برای دولت ایران رقم بزند و پایتخت را از پاسارگاد (پایتختی که توسط کوروش کبیر تأسیس شده بود) منتقل کند.
این مجموعه پنج کاخ یا تالار با اندازههای مختلف و ورودیهای باشکوه دارد و بر روی سکویی دیوارکشی شده قرار گرفته است. یکی از رازهای مهم تخت جمشید که هدف از ساخت آن باشد، هنوز هم تا حد زیادی نامعلوم باقی مانده. این محل، یکی از شهرهای اصلی ایران و حتی امپراتوری نبوده است. با این اوصاف، بنا به این عظمت دقیقاً چه کاربردی داشت؟
2. تخت جمشید پایتخت هخامنشیان نبود!
یکی از عجایب تخت جمشید این است که با وجود آن همه جلال و جبروت، پایتخت رسمی هخامنشیان به شمار نمیآمد. بقایای باستانشناسی آن نشان میدهند تخت جمشید شبیه دیگر شهرهای بزرگ دوران باستان خاور نزدیک مانند اوروک، بابل، نینوا یا حتی پایتخت مشهور عیلامیها یعنی شوش نبوده است. تخت جمشید شامل چندین کاخ و ساختمان میشد که شاه در آنها، سربازان و اشراف را گردهم میآورد و از دورترین نقاط امپراتوری خراج دریافت میکرد. با این حال، سازههای دائمی کمی در این محل وجود دارند. همین نشان میدهد تخت جمشید صرفاً یک محل تشریفاتی بوده است.
اخیراً بیشتر باستانشناسان به توافق رسیدهاند که تخت جمشید به طور ویژه برای جشن نوروز که در زمان اعتدال بهاری برگزار میشود، استفاده میشده است. همانطور که در نقشبرجستههای پلکانها میبینیم، اشراف ایرانی و بخشهای تابع امپراتوری برای تقدیم هدایای خود به شاه به تخت جمشید میآمدند. با آنالیز تیپ، نوع پوشش و پیشکشیهای مهمانان، میشود به یکی از رازهای مهم تخت جمشید درباره سلطه آن بر ملل و حکومتهای همسایه پی برد.
3. میراث ده شاه هخامنشی در تخت جمشید
شاهان هخامنشی لیست زیر، تخت جمشید را به عنوان محل تفرجگاه و تشریفات خود استفاده میکردند. نامهایی که پررنگ آمدهاند، شاهانی هستند که کتیبههایشان در پروژههای بزرگ ساختمانی تخت جمشید آمدهاند.
- داریوش اول (۵۲۲-۴۸۶)
- خشایارشا (۴۸۶-۴۶۵)
- اردشیر اول (۴۶۵-۴۲۴)
- خشایارشا دوم (۴۲۴)
- سغدیانوس (۴۲۴؟)
- داریوش دوم (۴۲۴-۴۰۴)
- اردشیر دوم (۴۰۴-۳۵۸)
- اردشیر سوم (۳۵۸-۳۳۸)
- اردشیر چهارم (۳۳۸-۳۳۶)
- داریوش سوم (۳۳۶-۳۳۱)
4. وجه تسمیه تخت جمشید چیست؟
یکی از عجایب تخت جمشید که تبدیل به علامت سؤالی در ذهن ما شده، این است: در جمع پادشاهان هخامنشی، خبری از کسی به اسم «جمشید» نیست. پس بنا به این عظمت دقیقاً چرا اینطور خوانده میشود؟
طبق اطلاعات به دست آمده از کتیبهها و الواح، این مجتمع در زمان هخامنشیان به نام «پارسَه» به معنای شهر پارسیان شناخته میشد. همین لغت در زبان یونانی به صورت پرسپولیس (ترکیب Perses به معنای پارس و Polis به معنای شهر) به کار میرفت. در زمان ساسانیان، از بقایای این بنا تحت عنوان «سدستون» (صدستون) یاد شده است که نمونه آن در سنگ نبشته شاپور سکانشاه دیده میشود. حتی توریست فرانسوی تاورنیه که در دوران صفویان چند مرتبه از ایران دیدن کرد، در سفرنامهاش از این مکان به نام «چهل منار» نام برده است.
اما برسیم به آقای جمشید! اگر با شاهنامه آشنایی داشته باشید، یحتمل نام جمشید شاه به گوشتان خورده است. طبق سرودههای فردوسی، جمشید حاکمی خوش سیما و عادل بود که هفتصدسال بر ایران حکومت داشت و جشن گرفتن نوروز را او باب کرده است. تخت شاهی (یا اورنگ) او چنان پرهیبت بود که اجنه و دیوها آن را به دوش میکشیدند.
این اساطیر، در میان جوامعی که چندین قرن پس از برافتادن سلسله هخامنشیان میزیستند خریداران زیادی داشتند. از سوی دیگر، کمبود علم و گرایش فراوان به خرافات زمینه را فراهم میآورد تا هرچیزی زیر آسمان خدا، شاهدی برای افسانهها پنداشته شود. بنابراین عجیب نیست که مردم عامی با دیدن عظمت ستونها، سازهها و پلکان مجتمع، تصور کنند این همان اورنگ جمشید است که به این روز درآمده. به این ترتیب بود که پارسه سابق، به نام تخت جمشید شناخته شد و تا امروز نیز در ایران به همین عنوان معروف است.
5. کتیبههای شاهان، میراث تخت جمشید
بخش فوق العاده ارزشمند و بزرگی از عجایب تخت جمشید که درباره مسلک و تاریخچه شاهان هخامنشی داریم، از کتیبهها به دست آمدهاند. سنگ نبشتههایی از داریوش اول، خشایارشا، داریوش دوم و اردشیر اول تا سوم در این بنا وجود دارند. این کتیبهها به اندازه متن عظیم بیستون که طولانیترین کتیبه شاهی هخامنشی و بلندترین متن به زبان فارسی باستان است، باشکوه نیستند. اما در نوع خودشان جالبند و اطلاعاتی درباره پروژههای ساختمانی پادشاهان هخامنشی و معماری تخت جمشید میدهند.
یکی از متنهای منحصر به فرد تخت جمشید که شاید متفاوتترین مورد در میان عجایب تخت جمشید باشد، کتیبه دیوهاست که به نام XPh معروف است. این اثر، هشتمین کتیبه خشایارشاست که در تخت جمشید یافت شده. در این متن، خشایارشا توصیف میکند که چگونه یکی از ساتراپیهای امپراتوری، «دیو» یا همان شیاطین ایران باستان را پرستش میکرده. پس از آن، خشایارشا وارد عمل شده و پرستش دیوها را متوقف میکند. این کتیبه یک رویداد سیاسی و مذهبی بسیار جالب را توصیف میکند اما متأسفانه توضیحات دیگری مانند زمان و مکان و حتی نام ساتراپی در آن وجود ندارد.
6. آرشیو الواح اسرارآمیز در دژهای تخت جمشید
یکی از مهمترین اکتشافات که طی مطالعات سلسله هخامنشی صورت گرفت و به یکی از شگفتی های تخت جمشید تبدیل شد، کشف آرشیو بزرگی از لوحهای سنگی و سفالی در زیرزمین دژهای این مکان بود. طی کاوشهای گروه پژوهشی دانشگاه شیکاگو، یک آرشیو کامل از چند هزار لوح اداری داخل یک اتاقک کشف شد. این لوحها عمدتاً به زبان عیلامی هستند که هیچ ارتباطی با زبان فارسی باستان یا زبانهای سانسکریت و اروپایی ندارد. در واقع، این زبان به هیچ خانواده زبانی شناختهشدهای به طور قطعی مرتبط نیست (برخی ادعا میکنند که با زبانهای دراویدی مرتبط باشد).
وجود چنین حجم بزرگی از اسناد اداری که اطلاعاتی در ارتباط با امور اجتماعی، رسیدگی به شکایات و مدیریت رعایا، مسائل سیاسی و حتی اقتصادی به وجود آمدهاند، یکی از عجایب تخت جمشید است.
7. سمبلها، یکی از شگفتی های تخت جمشید
یکی از عجایب تخت جمشید، در تعداد فراوان نمادهای باستانی نهفته که در حکومت هخامنشیان، بیشترین تنوع را داشته است. تنها در تخت جمشید، چیزی بیش از 50 نماد مختلف وجود دارد. این نمادها اغلب در معماری تخت جمشید و روی اشیاء حفاری شده مشاهده میشوند. در ادامه بعضی از این نمادهای محبوب و شناختهشده را باهم خواهیم دید.
نبرد شیر و گاو
یکی از زیباترین و پرتکرارترین نقوش برجسته در تخت جمشید، صحنه نمادین نبرد شیر و گاو است. به عقیده رومن گریشمن، باستانشناس مشهور آمریکایی، این نقش برجسته نمادی از اعتدالین فصول (تغییر از زمستان سرد به بهار) و به عبارت دیگر، نوروز است.
شیر و گاو یکی از قدیمیترین نمادهای اسطورهای در جهان هستند. بسیاری از کارشناسان این نماد را به عنوان نشانهای برجسته از هنر میترایی در نظر گرفته و آن را به عنوان نشانهای به ارث رسیده از سمبلهای این آیین ذکر کردهاند.
درخت سرو
نقوش مختلفی از گلها و گیاهان، از جمله درختان سرو، در سراسر سازهها تکرار شدهاند که هرکدام به یکی از عجایب تخت جمشید اشاره دارند. بیشتر اینها نماد سبزی، زایش طبیعت و باروریاند و برخی به مفاهیم فلسفی عمیقتری نیز اشاره دارند. مثلاً بر اساس یک افسانه ایرانی، درخت سرو اولین درختی بود که در بهشت رشد کرد. به دلیل برگهای همیشه سبز و چوبی که در مقابل فساد مقاوم بود، به تصویری از جاودانگی تبدیل شد.
نیلوفر آبی
نیلوفر آبی گلی است که در بیشتر نقوش برجسته تخت جمشید، بهویژه آنهایی که مربوط به تصاویر شاهان است، دیده میشود. بسیاری از فرهنگها، بهویژه در ادیان شرقی، نیلوفر آبی را نمادی از پاکی، روشنگری، خودبازسازی و تولد دوباره میشناسند.
در اسطورهشناسی ایرانی، این گل نماد ایزدبانو آناهیتا است که جایگاه مهمی در آیینهای ایران باستان دارد. او ایزدبانوی آب است که در هیبت زنی جوان نمایش داده میشود. در فرهنگ هندو، گفته میشود که خدایان و ایزدبانوان بر روی تختهای نیلوفر نشستهاند. در مصر باستان، نیلوفر آبی نماد جهان است و در بسیاری از دیوارنگارهها و کتیبههای هیروگلیف که هریک بخشی از عجایب اهرام مصر هستند، به چشم میخورد.
فروهر
فروهر یا فرهکیانی، یکی از معروفترین نمادهای ادیان ایرانی مانند مزدیسناست که بعداً در آیین زرتشتی هم مورد استفاد قرار گرفته. این نماد توسط اکثریت مردم ساکن در فلات ایران قبل از حمله مسلمانان به ایران در قرن هفتم میلادی پرستیده میشد. ایدهها و تفسیرهای مختلفی در مورد اینکه این الگو نماد چیست، وجود دارد. هنوز علما درباره معنای فروهر به توافق جهانی و مشخصی نرسیدهاند.
8. تقلیدکاری در حکاکی های تخت جمشید؟!
تماشای عجایب تخت جمشید با سنگ نگارههای مختلف و نمادهایی که به چند مورد از آنها اشاره کردیم، بدون شک حس افتخار به نیاکان را در اکثر ما برمیانگیزد. اما آیا میدانید که امتیاز این سبک معماری، سمبلها و مفاهیم را دقیقاً نمیتوان متعلق به هخامنشیان دانست؟
امپراتوری باستانی هخامنشی ایران، روی ویرانههای پادشاهی نئوآشوری ساخته شد که کمتر از یک قرن قبل از ظهور پارسیان، توسط مادها شکست خورده و نابود شده بود. دور از حقیقت نیست که بگوییم هخامنشیان در زمینه سبک حکومت، معماری و اسطورهشناسی به شدت از این سلسله اسکی رفتهاند. نقوش برجسته تخت جمشید ۱۰۰٪ به سبک آشوری پیاده شده و حتی فروهر معروف نیز تقلیدی از آشور (به انگلیسی: Ashur)، الهه آشوری است.
هخامنشیان تقریباً در هر زمینهای که میشد، از آشوریان تقلید میکردند و توسعهطلبی یکی از آنها بود. قلمرو هخامنشی به سرعت گسترش یافت تا به بزرگترین امپراتوری تبدیل شود که تا آن زمان، جهان به خودش دیده بود.
9. نمایش عدالت و مروت در سنگ نگارهها، یکی از شگفتی های تخت جمشید
یکی از عجایب تخت جمشید که تحسین زیادی از سوی باستان شناسان و مورخان علاقمند به تاریخ ایران برمیانگیزد، وجود مصادیق بارز نمایش سلسله مراتب، مسلک و مرام شاهان هخامنشی در سنگ نگارههای این مجتمع است. یکی از شگفتی های تخت جمشید، در جهت قرارگیری پیکرهها مشاهده میشود. همه اشخاص به تصویر کشیده شده در دیوارها، پلکان، ستونها و مجسمههای برجا مانده، رو به سمت پادشاه دارند و کسی را هم نمیبینید که رو به جهت مخالف کرده باشد.
از سوی دیگر، برخلاف سلسلهها و تمدنهای دیگری که علاقه داشتند شاهان خود را درحال مغلوب و لگدمال کردن رقبا به تصویر بکشند، در نگارههای تخت جمشید چهرهای عادل از پادشاهان حک شده است.
۱۰. صاحب مقبره ناتمام خارج از تخت جمشید کیست؟
طبق توافقهای پژوهشگران و جوامع علمی، مقبرهای که در پاسارگاد واقع شده متعلق به کوروش کبیر است. خشایارشا اول، داریوش اول، اردشیر اول و داریوش دوم در نقش رستم دفن شدهاند. دو قبر تکمیل شده در پشت مجموعه تخت جمشید نیز متعلق به اردشیر دوم و اردشیر سوم است. اما در این میان، یک مقبره بدون نام وجود دارد که خود از عجایب تخت جمشید به حساب میآید.
بحث بر این است که مقبره ناتمام یک کیلومتر دورتر از شهر، به چه کسی تعلق دارد. احتمالاً متعلق به اردشیر چهارم یا داریوش سوم باشد که گفته میشود یکی از آنها به ایران آورده شده. از آنجا که گفته میشود اسکندر بزرگ داریوش سوم را در تخت جمشید دفن کرده، احتمالاً مقبره ناتمام متعلق به اوست.
جمع بندی
عجایب تخت جمشید تمام نشدنیاند. محققان همچنان با بررسی متون عیلامی و آثار برجا مانده از ادوار شاهان هخامنشی، به زوایای تاریک تاریخ ایران نور میافکنند و نکات جالب بیشتری را آشکار میکنند. با این حال هنوز خیلی از رازهای مهم تخت جمشید حل نشده باقی ماندهاند؛ از جمله نحوه جابجایی و حکاکی ستونهایی با طول 20 متر، فلسفه ترکیب و ساختار سکههای ضرب شده در دوران شاهان هخامنشی و امثالهم.
تا به حال از این بنای عظیم بازدید کردهاید؟ برداشت شما درباره شگفتی های تخت جمشید چیست؟ مشتاقیم تا نظرات جذاب و ارزشمند شما را بشنویم!
سؤالات متداول
آیا تخت جمشید جزو عجایب هفتگانه باستان است؟
خیر، تخت جمشید جزو عجایب هفتگانه باستان که توسط مورخ یونانی هرودوت معرفی شده است، نیست.
اما این به معنای عدم اهمیت و عظمت تخت جمشید نیست. این مجموعه باستانی به عنوان میراث جهانی یونسکو شناخته شده و به دلیل معماری باشکوه، نقش برجستههای ظریف و اهمیت تاریخی آن، یکی از مهمترین مکانهای باستانی جهان محسوب میشود.
تخت جمشید چه زمانی و توسط چه کسی ساخته شد؟
ساخت تخت جمشید به دستور داریوش بزرگ، پادشاه هخامنشی، در سال 518 قبل از میلاد آغاز شد. این مجموعه به عنوان پایتخت تشریفاتی امپراتوری هخامنشی در نظر گرفته شده بود و تا زمان حمله اسکندر مقدونی به ایران در سال 330 قبل از میلاد، به طور مداوم در حال ساخت و ساز و تکمیل بود.
چه اتفاقی برای تخت جمشید افتاد؟
در سال 330 قبل از میلاد، اسکندر مقدونی به ایران حمله کرد و تخت جمشید را به تصرف خود درآورد. متأسفانه، اسکندر دستور به آتش کشیدن تخت جمشید داد و این بنای باشکوه به شدت آسیب دید.
پس از حمله اسکندر، تخت جمشید به تدریج رو به ویرانی گذاشت و به مرور زمان، بسیاری از بناها ویران شدند. باستانشناسان در قرن نوزدهم میلادی کاوش تخت جمشید را آغاز کردند و تا به امروز، تلاشهای زیادی برای حفظ و مرمت این میراث جهانی انجام شده است.