ظالم‌ ترین پادشاهان ایران: 12 حاکم ستمگر در تاریخ ایران

تاریخ ایران پر از داستان‌های پادشاهانی است که مورد ستایش یا تنفر ملت قرار گرفته‌اند؛ ظالم‌ ترین پادشاهان ایران از ابتدای ظهور تمدن آریایی در این خاک حضور داشته‌اند و خاطراتی ناخوشایند از خود برجا گذاشته‌اند که آمیخته به بوی ظلم، تبعیض، فساد و خون. حدس می‌زنید ستمگرترین حاکمان تاریخ ایران چه کسانی هستند و چه سهمی در آبادانی یا تخریب کشور داشته‌اند؟

ظالم‌ ترین پادشاهان ایران را می‌شناسید؟ در این مقاله از نجوافکت، 12 تا از ستمگرترین حاکمان تاریخ ایران را از نظر می‌گذرانیم که به روش‌های مختلف، نامشان را با قساوت، ناتوانی، خونخواری، بی‌کفایتی و بی‌اعتنایی به رعایا آلوده‌اند.

ظالم‌ ترین پادشاهان ایران

آماده هستید تا برویم سراغ داستان‌های توطئه، خیانت و عواقب ویرانگر قدرت بدون نظارت ظالم‌ ترین پادشاهان ایران؟ با ما همراه باشید تا تاریخ جالب اما غم‌انگیز بی‌رحم‌ترین، ناتوان‌ترین و بدترین پادشاهان تاریخ ایران را بررسی کنیم. به نظر شما کثیف ترین پادشاه ایران کدام است؟

1. داریوش سوم: کثیف ترین پادشاه ایران در دوره هخامنشیان

داریوش سوم در تاریخ خیانت‌ های پادشاهان ایران

  • طول عمر: 330 تا 380 قبل از میلاد
  • سلطنت: 336 تا 330 قبل از میلاد

در تاریخ هخامنشیان، داریوش سوم به‌عنوان یکی از ظالم‌ترین شاهان ایران باستان شناخته می‌شود. او آخرین شاه هخامنشی بود که در زمان سلطنتش با مشکلات داخلی و خارجی بسیاری مواجه شد. به‌دلیل ضعف در مدیریت و ناتوانی در کنترل شورش‌ها و قیام‌ها، به خشونت متوسل می‌شد. تضادهای شدید طبقاتی و فساد اداری نیز در حکومت او مشاهده می‌شد. برخی دیگر از پادشاهان این سلسله مانند کمبوجیه نیز به‌خاطر رفتارهای ظالمانه‌شان شناخته شده‌اند، اما تأثیر رویکردهای سلطنتی داریوش سوم و افول ایران در دوران حکومتش، او را در صدر لیست پادشاهان ظالم هخامنشی قرار می‌دهد.

داریوش سوم در دوران سلطنت خود با خشونت و بی‌کفایتی قابل توجهی مواجه بود. یکی از مصادیق بارز بی‌کفایتی او، ناتوانی در کنترل شورش‌های داخلی بود. او نتوانست به‌طور مؤثر با قیام‌های مختلف، به‌ویژه قیام‌های ساتراپ‌ها، مقابله کند که این امر نشان‌دهنده ضعف حکومت او بود. در مواجهه با تهدیدات خارجی، به‌ویژه حملات اسکندر مقدونی، به‌جای اتخاذ تدابیر مناسب، به روش‌های سرکوبگرانه متوسل می‌شد. در جنگ گرانیکوس، او به‌طرز قابل توجهی با عدم هماهنگی ارتش و ناتوانی در رهبری مواجه شد، که نتیجه‌اش شکست سنگین او بود.

  بهترین فیلم زامبی 2023 چیست؟ معرفی فیلمهای برتر ژانر زامبی ۲۰۲۳

همچنین، او به‌دلیل مشکلات اقتصادی و عدم توانایی در تأمین منابع مالی لازم برای ارتش، به جمع‌آوری مالیات‌های سنگین از مردم پرداخت که این موضوع به نارضایتی عمومی و افزایش تنش‌ها انجامید.

2. یزدگرد سوم: از ستم‌ های پادشاهان ساسانی

یزدگرد سوم و ستم‌ های پادشاهان ساسانی

  • طول عمر: 624 تا 651 میلادی
  • سلطنت: 632 تا 651 میلادی

یزدگرد سوم آخرین پادشاه ساسانی بود که از 632 تا 651 میلادی سلطنت می‌کرد و بسیاری از منابع، او را یکی از ناتوان‌ترین و ظالم‌ ترین پادشاهان ایران می‎‌دانند. پدر یزدگرد سوم، شهریار و پدربزرگش خسرو دوم بود. او در سن هشت‌سالگی به سلطنت رسید اما به دلیل سن کم، قدرت چندانی نداشت و به‌عنوان یک مقام فرمالیته حکمرانی می‌کرد، در حالی‌که قدرت واقعی در دست فرماندهان نظامی، درباریان و اعضای قدرتمند طبقه اشراف بود که درگیر جنگ‌های داخلی بودند.

امپراتوری ساسانی به‌خاطر این درگیری‌های داخلی به شدت تضعیف شد و مورد هجوم گوکتورک‌ها از شرق و خزرها از غرب قرار گرفت. اما این اعراب بودند که تحت پرچم اسلام، ضربه نهایی را وارد کردند. یزدگرد سوم نتوانست جلوی حمله عرب‌ها به ایران را بگیرد و بیشتر دوران سلطنتش را در حال فرار از استانی به استان دیگر گذراند تا شاید ارتشی تشکیل دهد. در این میان، تقریباً به طور کامل از حکومت و توجه به وضعیت مملکت غافل ماند. او در سال 651 به دست آسیابانی نزدیک مرو به قتل رسید و بدین‌ترتیب سلطنت بیش از 400 ساله آخرین امپراتوری پیش از اسلام ایران پایان یافت.

3. علاءالدین محمد خوارزمشاه

علاءالدین محمد خوارزمشاه از ستمگرترین حاکمان تاریخ ایران

  • طول عمر: 1169 تا 1220
  • سلطنت: 1200 تا 1220

علاءالدین محمد خوارزمشاه، پادشاه امپراتوری خوارزم از سال 1200 تا 1220 بود. اجداد او یک برده ترک بودند که به تدریج به مقام نایب‌السلطنه یک استان کوچک به نام خوارزم رسید. او به‌خاطر تحریک حمله مغول به خوارزم مشهور است که منجر به ویرانی کامل امپراتوری‌اش شد. این حرکت به حدی تکان دهنده و از لحاظ تاریخی مهم بود که نام «حادثه اترار» را بر آن نهادند.

  بهترین سریال های چینی 2023: معرفی 15 سریال چینی جدید

حادثه اترار در سال 1219 میلادی، به‌دنبال حمله مغول به رهبری چنگیزخان، رخ داد. در این حادثه، شهر اترار (واقع در ترکمنستان کنونی) به‌دست مغول‌ها افتاد و این امر به آغاز جنگ‌های ویرانگر میان مغول‌ها و خوارزمشاهیان منجر شد. علاءالدین محمد خوارزمشاه، که در آن زمان پادشاه خوارزم بود، به‌خاطر تصمیمات نادرست و بی‌توجهی به تهدید مغول‌ها، مسئول اصلی این فاجعه شناخته می‌شود.

مورخان معتقدند که چنگیزخان خواهان تجارت و روابط دیپلماتیک با خوارزمشاهی بود، لذا کاروانی تجاری به سمت ایران فرستاد. اما محمد خوارزمشاه به‌جای پذیرش درخواست‌ها با کمال ناپختگی، کاروان‌های مغول را به اتهام جاسوسی دستگیر کرد. این اقدام به حمله مغول‌ها و تخریب شهر اترار انجامید. چنگیزخان به‌سرعت به‌دنبال انتقام و گسترش قلمرو خود، نیروهایش را به سمت خوارزم فرستاد. در پی این حمله، شهرهای دیگر خوارزم یکی پس از دیگری به تصرف مغول‌ها درآمدند و وحشت و قساوت آنها جان میلیون‌ها نفر را گرفت.

علاءالدین محمد خوارزمشاه که با واکنش‌های نادرست و ناتوانی در مدیریت بحران مواجه شده بود، در نهایت مجبور به فرار و پنهان شدن شد و نامش در لیست ننگ آمیز کثیف ترین پادشاه ایران جا گرفت. او پس از مدتی درگیری و ناکامی در ایجاد یک ارتش موثر، در سال 1220 به‌قتل رسید. این حادثه نه‌تنها به سقوط خوارزمشاهیان انجامید، بلکه باعث تغییرات عمده‌ای در تاریخ منطقه و قدرت‌گیری مغول‌ها در آسیا شد.

4. تیمور لنگ

تیمورلنگ از پادشاهان بدنام ایرانی

  • طول عمر: 1336 تا 1405
  • سلطنت: 1370 تا 1405

تیمورخان معروف به تیمورلنگ، شاید ظالم ترین پادشاه ایران باستان باشد. او یک فاتح ترک‌مغول بود که امپراتوری تیموری را در مناطق افغانستان، ایران و آسیای مرکزی تأسیس کرد و اولین از دودمان تیموری شد. از تیمورلنگ به عنوان فرمانده شکست‌ناپذیری یاد می‌شود که یکی از بزرگ‌ترین رهبران نظامی و تکتیک‌دان‌های تاریخ و همچنین یکی از بی‌رحم‌ترین آنها بود.

تیمور آخرین فاتح بزرگ کوچ‌نشین استپ اوراسیا بود و امپراتوری‌اش زمینه‌ساز ظهور امپراتوری‌های اسلامی مستحکم‌تر و پایدارتر در قرن‌های 16 و 17 شد. او برای مشروعیت بخشیدن به فتوحاتش، به نمادها و زبان اسلامی استناد می‌کرد و خودش را «شمشیر اسلام» می‌نامید.

  بهترین بازی استراتژیک کامپیوتر: 15 بازی برتر برای PC

تیمور حامی مؤسسات آموزشی و مذهبی بود، ارتش‌های چندملیتی و چندفرهنگی داشت و در آسیا، آفریقا و اروپا درنظر همه یکی از ستمگرترین حاکمان تاریخ ایران بود و هست. تخمین زده می‌شود که حملات نظامی او باعث مرگ میلیون‌ها نفر شده باشند. از میان تمام مناطقی که او فتح کرد، خوارزم بیشترین آسیب را از فتوحاتش دید، چرا که چندین بار علیه او قیام کرد. اقدام‌های تیمورلنگ، جنایت‌کارانه توصیف شده‌اند و مورخان او را یکی از پادشاهان خشونت‌ طلب ایران باستان می‌دانند.

5. محمد خدا بنده

شاه محمد خدابنده از ظالم‌ ترین پادشاهان ایران

  • طول عمر: 1532 تا 1596
  • سلطنت: 1578 تا 1587

محمد خدا بنده چهارمین شاه صفوی و یکی از پادشاهان بدنام ایرانی بود که از 1578 تا 1587 به‌دست پسرش عباس اول برکنار شد. خدا بنده پس از برادرش، اسماعیل دوم به سلطنت رسید. پس از فوت پدر در 1576، محمد خدابنده به‌خاطر بیماری چشمی که تقریباً او را نابینا کرده بود، شایستگی سلطنت را دریافت نکرد و در نهایت درباریان برادر کوچکترش، اسماعیل دوم را به عنوان سلطان بعدی انتخاب کردند. با این حال، پس از سلطنت کوتاه و خونین اسماعیل دوم، خدا بنده به‌عنوان تنها وارث ظاهر شد و با حمایت قزلباش‌ها در سال 1578 به شاهی رسید.

سلطنت خدا بنده با ضعف مداوم سلطنت و درگیری‌های قبیله‌ای به‌عنوان بخشی از دومین جنگ داخلی عصر صفوی همراه بودد. او به‌عنوان «مردی با ذائقه‌ای متعالی اما شخصیت ضعیف» توصیف شده است. در نتیجه، سلطنت خدا بنده دچار فکشنالیسم بیمارگونه‌ای بود و قبیله‌های بزرگ، خودشان را به پسران و وارثان آینده او می‌چسباندند تا به قدرت برسند. این آشفتگی داخلی، به قدرت‌های خارجی و به‌ویژه امپراتوری رقیب و همسایه یعنی عثمانیان، فرصتی برای تصرف اراضی ایران داد.

فجایع جغرافیایی از جمله فتح پایتخت قدیمی تبریز در سال 1585 یکی از نمونه‌هایی است که سبب شد تا نام محمد خدابنده، در لیست بی‌کفایت‎ترین و ظالم‌ ترین پادشاهان ایران قرار بگیرد. در نهایت، خدا بنده در یک کودتا به نفع پسرش شاه عباس اول برکنار شد.

  بلندترین آبشارهای ایران: 15 تا از آبشارهای مرتفع ایران

6. شاه صفی

شاه صفی از ستمگرترین حاکمان تاریخ ایران

  • طول عمر: 1611 تا 1642
  • سلطنت: 1629 تا 1642

سام میرزا که به‌نام سلسله‌ای خود شاه صفی شناخته می‌شود، ششمین شاه صفوی ایران بود که از 1629 تا 1642 حکومت کرد. صفی شخصیتی منزوی و منفعل بود و نتوانست خلأ قدرتی را که پدربزرگش به جا گذاشته بود پر کند؛ بنابراین تعجبی ندارد که سر از لیست ظالم‌ ترین پادشاهان ایران دربیاورد. مقامات او به تضعیف قدرتش پرداختند و شورش‌های مداوم در سرتاسر قلمرو رخ می‌داد. جنگ مداوم با امپراتوری عثمانی که با موفقیت‌های اولیه در دوران عباس بزرگ آغاز شده بود، به شکست ایران و پیمان زهاب منجر شد که بخش‌های زیادی از فتوحات ایران در بین‌النهرین را به عثمانی‌ها بازگرداند.

شاه صفی به‌منظور تحکیم قدرت خود، هر مدعی احتمالی به سلطنت را حذف می‌کرد؛ از جمله پسران شاهزادگان صفوی و پسران عباس بزرگ که کور شدند و بدین ترتیب برای حکومت واجد شرایط نبودند. این برنامه قتل به مرگ شخصیت‌های برجسته قلمرو انجامید.

یک نمونه از خشونت‌های صفی در شب 20 فوریه 1632 اتفاق افتاد که به «مبعث خونین» معروف است. در آن شب، بعد از سوء قصد نافرجامی که به جان شاه شد، چهل زن در حرمسرا به قتل رسیدند و به روایت برخی منابع، تعدادی از زنان و دختران جوان زنده به گور شدند. آخرین اقدام او در این زمینه، قتل صدراعظمش میرزا طالب خان بود. از این حیث، می‌شود شاه صفی را با یکی از ظالم‌ترین شاهان عثمانی به نام ابراهیم دیوانه مقایسه کرد.

شاه صفی در 12 مه 1642 به‌علت افراط در نوشیدن الکل درگذشت و کشوری را از خود به جا گذاشت که کوچکتر از زمانی بود که آن را به ارث برده بود. او نه تنها یکی از ستمگرترین حاکمان تاریخ ایران، بلکه یکی از ضعیف‌ترین سلاطین و فاقد کاریزما بود و بانی مشکلات زیادی شد که بعداً امپراتوری صفوی را در دوران افولش دچار مشکل کرد (از جمله عدم آماده‌سازی ولیعهد برای سلطنت). شاه صفی نفوذ قزلباش‌ها را از بوروکراسی صفوی حذف کرد و به‌جای آن اجازه داد که ائتلافی از کنیزان، خواجگان و غلامان در دهه آخر سلطنتش، قدرت را در دست بگیرند.

  سریال های جنایی کره ای: معرفی 20 تا از سریال های معمایی کشور کره

7. سلطان حسین

سلطان حسین از لیست کثیف ترین پادشاه ایران

  • طول عمر: 1668 تا 1726
  • سلطنت: 1694 تا 1722

شاه سلطان حسین، آخرین شاه صفوی ایران به‌عنوان یکی از ناکارآمدترین و ضعیف‌ترین پادشاهان تاریخ ایران شناخته می‌شود. سلطنت او در شرایط بحرانی و ضعف‌های ساختاری آغاز شد و در نهایت به افول دودمان صفوی و از دست رفتن استقلال کشور انجامید. شاید دقیقاً نتوانیم سلطان حسین را یکی از ظالم‌ ترین پادشاهان ایران بدانیم؛ او به طور کلی طبعی آرام، ساده و خوش باور داشت که کاریزما و استقامتی از خود نشان نمی‎‌داد و همین خصوصیات، صلاحیت او برای سلطنت بر ایران را زیر سؤال می‌برند.

یکی از دلایل اصلی بی‌کفایتی سلطان حسین، عدم توانایی او در مدیریت و کنترل درگیری‌های داخلی و قبیله‌ای بود. در این دوران، قزلباش‌ها و سایر قبایل در حال جنگ و نزاع بودند و او نتوانست به‌عنوان یک پادشاه قاطع، این تنش‌ها را حل کند. همچنین، او به دلیل ضعف شخصیت و عدم اراده، قدرت را به دست اطرافیان خود سپرده بود، که این امر موجب افزایش فساد و بی‌ثباتی در دولت شد.

سلطان حسین در برابر تهدیدات خارجی نیز واکنش مناسبی نداشت. با ظهور و گسترش نیروهای افغان تحت رهبری محمود هوتکی، او نه‌تنها اقدام جدی برای دفاع از کشور انجام نداد، بلکه با تصمیمات نادرست، همچون کاهش بودجه نظامی و بی‌توجهی به توانمندی‌های ارتش، موجب تضعیف بیشتر قدرت نظامی کشور شد. این ضعف‌ها به سقوط شهرهای مهم، از جمله اصفهان، و نهایتاً برکناری او منجر گردید.

در نتیجه، بی‌کفایتی شاه سلطان حسین و ناکامی‌هایش در مدیریت بحران‌های داخلی و خارجی نه‌تنها باعث سقوط دودمان صفوی شد، بلکه تبعات ویرانگری برای ایران به‌دنبال داشت. او به‌عنوان پادشاهی که توانایی حفظ استقلال و امنیت کشور را نداشت، در تاریخ به یادگار مانده است. در نهایت به‌دست محمود هوتکی، غارتگر افغان از نژاد پشتون، برکنار شد. سلطنت او شاهد افول دودمان صفوی بود که از اوایل قرن 16 بر ایران حکومت می‌کرد؛ از همین رو به عنوان پادشاه منفور ایران در تاریخ ماندگار شد.

  8 ایده چالش برای کانال تلگرام جهت جذب فالوئر

8. عادل شاه

عادل شاه از ظالم ترین پادشاه ایران باستان

  • طول عمر: 1736 تا 1748
  • سلطنت: 1747 تا 1748

علی‌قلی‌خان افشار که پس از به قدرت رسیدن به عادل‌شاه معروف شد، دومین پادشاه سلسله افشاریه و برادرزاده نادر شاه افشار بود. در سن بیست و چهار سالگی بر تخت نشست و به مدت یک سال زمام امور ایران را در دست داشت. در همین مدت کوتاه، حجم عظیمی از اقدام‎‌های وحشیانه و بی‌رحمانه را ترتیب داد و نامش در میان ظالم‌ ترین پادشاهان ایران قرار گرفت.

یکی از نخستین اقدامات خونبار عادل‌شاه، کشتار تمامی فرزندان و همسران نادر شاه بود. او حتی به کودک چهار ساله‌ای به نام محمود خان نیز امان نداد. تنها شاهرخ میرزا، نوه نادر شاه، از این کشتار جان سالم به در برد و به طور مخفیانه زنده ماند. اما عادل‌شاه با انتشار خبر مرگ شاهرخ، قصد داشت تا در صورت عدم پذیرش حکومت خود توسط مردم، وی را به عنوان آخرین بازمانده از خاندان افشاریه و صفویه بر تخت بنشاند و به نوعی از دودمان افشاری او سوءاستفاده کند.

عادل‌شاه در طول مدت کوتاه حکومتش، به جای رسیدگی به امور کشور، به عیش و نوش در مشهد پرداخت و برادر کوچکترش ابراهیم خان را به حکومت اصفهان گماشت. این بی‌توجهی به امور کشور و تمرکز بر لذت‌جویی، زمینه ساز اختلافات داخلی و شورش‌های متعدد شد.

ابراهیم خان که از قدرت گرفتن در نواحی مرکزی و جنوبی ایران خشنود نبود، به همراه اصلان خان افشار والی آذربایجان، علیه برادرش قیام کرد. در نبردی که میان دو برادر در نزدیکی سلطانیه و زنجان رخ داد، عادل‌شاه شکست سختی خورد. او پس از فرار به تهران، توسط امیر اصلان خان دستگیر و به ابراهیم خان تحویل داده شد. به دستور ابراهیم خان، عادل‌شاه کور شد و سپس به درخواست شاهرخ میرزا و مادر نصرالله میرزا در مشهد اعدام گردید.

9. آغا محمد خان قاجار: از پادشاهان ستمگر دوره قاجار

آغامحمدخان قاجار از پادشاهان ستمگر دوره قاجار

  • طول عمر: 1742 تا 1797
  • سلطنت: 1789 تا 1797

احتمالاً نام ظالم‌ ترین پادشاهان ایران که می‌آید، پیش از هرچیزی به یاد آغا محمدخان قاجار می‌افتید. این شاه روانپریش که با نام سلطنتی آغا محمد شاه شناخته می‌شود، بنیان‌گذار دودمان قاجار در ایران بود. او نه تنها یکی از ستمگرترین حاکمان تاریخ ایران، بلکه از بدترین پادشاهان دنیا شناخته می‌شود.

  15 سریال شبیه فرندز: معرفی سریال های کمدی مشابه فرندز

آغامحمدخان در ابتدا رهبری شاخه قویونلو قاجار را بر عهده داشت و در سال 1789 به‌عنوان شاه ایران تاجگذاری کرد، اما تاج‌گذاری رسمی او تا سال 1796 به تأخیر افتاد. این در حالی بود که او در سال 1794 لطفعلی خان از دودمان زند را برکنار کرده بود. آغا محمد خان در جوانی به‌دست عادل شاه افشار اخته شد و از این رو فرزندی نداشت. او در 17 ژوئن 1797 ترور شد و پس از او، برادرزاده‌اش، فتحعلی شاه قاجار به سلطنت رسید.

سلطنت آقا محمد خان به‌خاطر بازگشت ایران به یکپارچگی و مرکزیت و انتقال پایتخت به تهران که هنوز هم به‌عنوان پایتخت باقی مانده است، معروف است. به‌خاطر رفتار خشن و طماعانه‌اش، به‌ویژه در دوران دوباره‌تسلیم‌سازی گرجستان، یکی از بدترین پادشاه های ایران شناخته می‌شود. آغامحمدخان پایتخت گرجستان، تفلیس را غارت کرد، بسیاری از ساکنان آن را به قتل رساند و حدود 15 هزار گروگان گرجی را به ایران بازگرداند.

10. فتحعلی شاه قاجار

فتحعلی شاه پادشاه ظالم ایران

  • طول عمر: 1772 تا 1834
  • سلطنت: 1797 تا 1834

فتحعلی شاه قاجار دومین شاه (سلطان) قاجار در ایران بود. او از 17 ژوئن تا زمان مرگش سلطنت کرد. در دوران او، قلمرو ایران از چیزی که در ابتدای سلطنتش تحویل گرفته بود کوچکتر شد و همین بی کفایتی، او را در میان ظالم‌ ترین پادشاهان ایران جا داد. دوران شاهی او شاهد واگذاری غیرقابل بازگشت سرزمین‌های شمالی ایران در قفقاز، شامل گرجستان، داغستان، آذربایجان و ارمنستان به امپراتوری روسیه پس از جنگ‌های روس و ایران در سال‌های 1804 تا 1813 و 1826 تا 1828 و توافق‌نامه‌های گلستان و ترکمنچای بود.

تاریخ‌نگار، جوزف م. آپتون درباره فتحعلی خان قاجار چنین می‌نویسد:

در میان ایرانیان به سه چیز معروف است: ریش بسیار بلندش، کمر زنبوری‌اش و نسلش.

در اواخر دوران سلطنت فتحعلی شاه، مشکلات اقتصادی و نظامی، ناکارآمدی‌های عملی و فنی، ایران را به آستانه فروپاشی دولتی رسانده بودند. تکاپو و درگیری درباریان برای دستیابی به تاج و تخت بعد از مرگ شاه نیز به این تنش‌ها دامن می‌زد. در دوران حکومت فتحعلی شاه، پرتره‌های فراوانی از خود شاه و اطرافیانش خلق شد تا یحتمل بازماندگان و نسل‎های بعدی، آگاه باشند که یکی از بی لیاقت‌ترین شاه های ایرانی چه فیسی داشته است. بد نیست بدانید یکی از محبوب‌ترین بازیگران خانم ایرانی تبار هالیوود یعنی سارا شاهی، ندیده فتحعلی شاه است.

  قوی ترین سگ های دنیا: 15 نژاد سگ قدرتمند جهان

11. ناصرالدین شاه قاجار

ناصرالدین شاه ظالم ترین پادشاه در ایران

  • طول عمر: 1831 تا 1896
  • سلطنت: 1848 تا 1896

ناصرالدین شاه چهارمین شاه قاجار ایران بود که به دلیل ترور شدنش، برخی منابع او را به تملق «شاه شهید» می‌نامیدند. او یکی از ناکارآمدترین و ظالم‌ ترین پادشاهان ایران است. ناصرالدین شاه اولین پادشاه مدرن ایرانی بود که به‌طور رسمی از اروپا دیدن کرد. ناصرالدین شاه به‌عنوان یک مدرنیست، اجازه تأسیس روزنامه را در کشور داد، از فناوری‌های مدرنی مانند تلگراف و عکاسی استفاده کرد و برنامه‌هایی برای ایجاد راه‌آهن و کارهای آبیاری داشت.

با وجود اصلاحات مدرنیزه‌اش در زمینه آموزش، اصلاحات مالیاتی‌اش توسط افراد در قدرت سو استفاده شد و دولت به‌عنوان دولتی فاسد و ناتوان در محافظت از مردم عادی در برابر سوءاستفاده‌های طبقه بالا تلقی می‌شد که این امر به افزایش احساسات ضد دولتی منجر گردید.

مخبرالسلطنه درباره ناصرالدین شاه چنین نوشته است:

به نزدیک‌ترین رجال اعتماد نداشت. با توجهی که ناصرالدین‌شاه به تعالی ملت و دولت داشت و موانعی که در کار می‌دید، می‌شود گفت شاهی بود مستاصل و اواخر مأیوس.

در سفرنامه کارلا سرنا، جهانگرد ایتالیایی که مدتی در ایران اقامت داشت، ناصرالدین شاه معتقد به خرافات توصیف شده است که باورهای عوامانه در نظرش بر مذهب می‌چربید. سرنا در ادامه می‌نویسد:

نخستین مشاور او منجّم اوست؛ بنابراین می‌توان گفت که قسمت اعظم سرنوشت مملکت به دست منجّم باشی است.

در سال 1852، ناصرالدین شاه، اصلاح‌طلب معروف ایرانی یعنی امیرکبیر را برکنار و اعدام کرد و همین اقدامش باعث شد تا یکراست به عنوان یکی از ظالم‌ ترین پادشاهان ایران شهرت بدی پیدا کند.. بسیاری معتقدند که با او، چشم‌انداز ایران مستقل تحت رهبری شایسته‌سالاری به جای خویشاوندسالاری نیز از بین رفت. او در حین بازدید از یک زیارتگاه در ری نزدیک تهران و به دست میرزا رضا کرمانی، یکی از پیروان سید جمال الدین اسد آبادی به قتل رسید.

  بهترین گروه کیپاپ ۲۰۲۴: جنگ ستارگان در کره جنوبی!

12. رضاخان پهلوی

رضاخان از بدترین پادشاهان تاریخ ایران

  • طول عمر: 1878 تا 1944
  • سلطنت: 1925 تا 1941

رضاخان، قزاق نیمه بیسوادی که بنیانگذار سلسله پهلوی شد، یکی از ظالم‌ ترین پادشاهان ایران بود که به باور برخی، خدماتی نیز برای کشور انجام داد. یکی از مصادیق بارز ظلم او، سرکوب شدید مخالفان سیاسی بود؛ او با استفاده از نیروی نظامی و پلیس، به خفقان سیاسی دامن زد و منتقدان را به زندان انداخت یا اعدام کرد. سیاست‌های او در جهت نوسازی کشور و مدرنیزاسیون به هزینه‌های اجتماعی سنگینی تمام شد.

از سوی دیگر، بی‌کفایتی او در زمینه‌های اقتصادی و اجتماعی نیز به ایجاد بحران‌های عمیق اقتصادی انجامید. پروژه‌های ناتمام و فساد مالی در دوران او به تضعیف بنیادهای اقتصادی کشور کمک کرد. عواقب تصمیم‌های او، به ویژه در مواجهه با بحران‌ها، منجر به سقوط او در سال 1320 شد. تسلیم به متفقین و از دست دادن قدرت، نه تنها پایان حکومت او بود، بلکه پایه‌گذار تحولات سیاسی و اجتماعی گسترده‌تری در ایران شد. این تحولات به ظهور جنبش‌های جدید و تغییر در ساختار قدرت در دهه‌های بعدی انجامید.

رضاخان پهلوی بعد از سقوطش در سال 1320، تحت فشار متفقین به ناچار از ایران فرار کرد و به جزیره موریس و سپس به ژوهانسبورگ تبعید شد. زندگی او در تبعید با انزوا و ناامیدی همراه بود. رضاخان هرگز نتوانست به ایران بازگردد و در سال 1324 در افریقای جنوبی درگذشت. او در دوران تبعیدش به سختی با مشکلات مالی و سلامتی دست و پنجه نرم کرد و این پایان تلخی برای کسی بود که روزگاری با قدرت و استبداد حکومت می‌کرد. میراث او و تاثیرات سیاست‌هایش بر تاریخ معاصر ایران هنوز هم موضوع بحث و بررسی قرار دارد و نارضایتی‌ها و پیامدهای تصمیماتش به وضوح در تحولات بعدی کشور نمایان است.

جمع بندی

نقد و بررسی تاریخ خیانت‌ های پادشاهان ایران، با تناقض‌ها و جدال‌های زیادی همراه است و همچنان درباره بسیاری از سلاطین، به ویژه در سلسله‌های هخامنشی، قاجار و پهلوی بین علما اختلاف است که دقیقاً کدام حکام را می‌توان ظالم‌ ترین پادشاهان ایران نامید. امروز تلاش کردیم تا نگاهی به سرگذشت بی رحم ترین پادشاهان تاریخ ایران و مصادیق بی‌لیاقتی، بی‌کفایتی و ظلمی  که بر این ملت روا داشته شد بیندازیم. به نظر شما ظالم ترین پادشاه در ایران کیست؟ انتظار داشتید نام کدام پادشاه ظالم ایران را در لیست ببینید؟ مشتاق شنیدن نظرات شما هستیم.

  حقایق جالب لی مین هو: 10 تا از رازها و فکت های باورنکردنی

سوالات متداول

ظالم‌ترین پادشاهان تاریخ ایران چه کسانی بودند؟

تعیین قطعی ظالم‌ترین پادشاه در تاریخ ایران دشوار است و به معیارهای قضاوت و منابع تاریخی مختلف بستگی دارد. با این حال، پادشاهانی مانند آغامحمدخان قاجار، ناصرالدین شاه قاجار، تیمورلنگ و شاه صفی، قسی ترین پادشاهان ایران بودند.

آغا محمدخان قاجار به چه دلیل به عنوان پادشاهی ظالم شناخته می‌شود؟

آغا محمدخان قاجار به دلیل اقدامات خشونت‌آمیز، قتل‌عام‌ها، و سرکوب شدید مخالفانش به عنوان یکی از ظالم‌ترین پادشاهان ایران شناخته می‌شود. او برای متحد کردن ایران و برقراری نظم، از روش‌های بسیار خشن استفاده می‌کرد.

ناصرالدین شاه چه ستم‌هایی در حق مردم ایران روا داشت؟

ناصرالدین شاه به دلیل فساد گسترده دربار، استبداد، تبعیض طبقاتی، فروش امتیازات کشور به بیگانگان، و سرکوب مخالفان سیاسی به عنوان یکی از پادشاهان ستمگر ایران شناخته می‌شود. حکومت طولانی‌مدت او بر ایران، شرایط اقتصادی و اجتماعی مردم را به شدت وخیم کرد.

آیا این پست برای شما مفید بود؟

برای رای دادن روی ستاره بزنید.

میانگین رتبه / 5. تعداد رای:

اولین نفری باشید که به این نوشتار رای می دهید.

تاریخافراد مشهوربدترین هاتاریخ و فرهنگترین هاسرگرمی

سعیده زنجانی

من شیفته خلق تصاویرم؛ خواه ابزارم قلمی باشد که روی بوم می‌رقصد یا کلماتی که صحنه‌های هزاررنگ در ذهن خوانندگان می‌آفرینند. از سال 92 تا به امروز مشغول نویسندگی هستم و ترجمه چندین کتاب در حوزه باستان شناسی، ژئوفیزیک و اقتصاد را در کارنامه‌ام دارم.

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا