جنگ های صلیبی چند سال طول کشید؟ تاریخچه کامل جنگهای صلیبی
جنگ های صلیبی، مجموعهای از جنگهای مذهبی بین مسیحیان و مسلمانان بودند و عمدتاً برای کنترل اماکن مقدسی که توسط هر دو گروه مقدس تلقی میشدند، درگرفتند. در مجموع، هشت لشکرکشی بزرگ صلیبی - که از نظر اندازه، قدرت و درجه موفقیت با یکدیگر متفاوت بودند - بین سالهای 1096 و 1291 روی داد. درگیریهای پرهزینه، خشونتآمیز و اغلب بیرحمانه، موقعیت مسیحیان اروپایی را ارتقا بخشید و آنها را به بازیگران اصلی در نبرد بر سر قلمروهای اروپا و خاورمیانه تبدیل کرد.
کنجکاوید که بدانید در جنگ های صلیبی (به انگلیسی: Crusade Wars) چه گذشت؟ پادشاهان جنگ های صلیبی چه کسانی بودند و بر سر چه اماکنی چنین درگیریهای خونباری به پا کردند؟ با نجوافکت همراه باشید.
جنگ های صلیبی چیست؟
در پایان قرن یازدهم، اروپای غربی به تنهایی به عنوان یک قدرت مهم ظاهر شد، اگرچه هنوز از سایر تمدنهای مدیترانهای مانند امپراتوری بیزانس (نیمه شرقی امپراتوری روم سابق) و امپراتوری اسلامی در خاورمیانه و شمال آفریقا عقب بود.
با این حال، بیزانس قلمرو قابل توجهی را طی نبرد با ترکان مهاجم سلجوقی از دست داده بود. این نقطه را میتوان نقش ایران در جنگهای صلیبی دانست. پس از سالها هرج و مرج و جنگ داخلی، ژنرال الکسیوس کامننوس در سال 1081 تاج و تخت بیزانس را به دست گرفت و به عنوان امپراتور الکسیوس اول، کنترل بر امپراتوری باقی مانده را تثبیت کرد.
در سال 1095، الکسیوس نمایندگانی را نزد پاپ اوربان دوم فرستاد و از نیروهای مزدور غرب، برای مقابله با تهدید ترکیه درخواست کمک کرد. اگرچه روابط بین مسیحیان شرق و مسیحیان غرب برای مدت طولانی ناهموار بود، درخواست الکسیوس در زمانی بود که اوضاع رو به بهبودی میرفت. جنگهای صلیبی مجموعهای از جنگهای مذهبی بین مسیحیان و مسلمانان بود که بین سالهای ۱۰۹۵ تا ۱۲۹۱ میلادی رخ داد. این جنگها به ابتکار پاپ اوربان دوم و با هدف بازپسگیری سرزمینهای مقدس (اورشلیم و بیت لحم) از مسلمانان آغاز شد.
جنگ های صلیبی در چه زمانی رخ دادند؟
در نوامبر 1095 در شورای کلرمون در جنوب فرانسه، پاپ از مسیحیان غربی خواست تا برای کمک به بیزانسیها اسلحه به دست گرفته و سرزمین مقدس را از کنترل مسلمانان بازپس گیرند. این آغاز جنگ های صلیبی (به انگلیسی: The Crusades War) بود.
درخواست پاپ اوربان با واکنش فوق العاده نخبگان نظامی و شهروندان عادی مواجه شد. کسانی که به این جنگ مذهبی پیوستند، صلیب را به عنوان نماد کلیسا بر سر داشتند.
جنگهای صلیبی زمینه را برای چندین رسته نظامی از شوالیههای مذهبی از جمله شوالیههای معبد، شوالیههای توتونیک و هاسپیتالر فراهم کرد. این گروهها از سرزمین مقدس دفاع کرده و و محافظ زائران مسیحیای بودند که به منطقه رفت و آمد میکردند.
در ماه می سال 1097 یک ارتش صلیبی از غرب اروپا و یک ارتش بیزانس از قسطنطنیه به سرزمینی در آسیای صغیر که توسط ترکان سلجوقی اشغال شده بود لشکر کشیدند. اولین هدف صلیبیون، تصرف شهر نیقیه در 55 مایلی جنوب شرقی قسطنطنیه بود. سلجوقیان پس از ماهها محاصره تسلیم شدند. ارتش قسطنطنیه وارد نیقیه شد و صلیبیون بدون معطلی به سمت اورشلیم پیش رفتند. اما در شهر انطاکیه در شمال سوریه، توقف کردند.
انطاکیه در سال 1085 توسط سلجوقیان تصرف شده بود. این شهر یک شهر مسیحی بود و گفته میشود که بدون تصرف آن، صلیبیون نمیتوانستند به اورشلیم بروند. صلیبیون شهر را به مدت 7.5 ماه محاصره کردند. سلجوقیان دو بار برای پایان دادن به محاصره حمله کردند اما هر دو بار شکست خوردند.
جنگ صلیبی اول (1096-1099)
چهار ارتش صلیبی از سربازان مناطق مختلف اروپای غربی، به رهبری ریموند سنت ژیل، گادفری از بویون، هیو از ورماندو و بوهموند تارانتو (به همراه برادرزادهاش تانکرد) تشکیل شدند. این گروهها در آگوست 1096 عازم بیزانس شدند.
گروهی از شوالیهها و مردم عادی که به نام «نیروهای مردمی جنگ صلیبی» شناخته میشدند، تحت فرمان یک واعظ محبوب به نام پیتر زاهد، پیشاپیش دیگران به راه افتادند.
ارتش پیتر با نادیده گرفتن توصیه الکسیوس برای منتظر ماندن بقیه صلیبیون، در اوایل ماه آگوست از تنگه بُسفُر عبور کرد. در اولین درگیری بزرگ بین صلیبیون و مسلمانان، نیروهای ترکیه اروپاییهای مهاجم را در سیبوتوس درهم شکستند.
گروه دیگری از صلیبیون به رهبری کنت بدنام امیکو در سال 1096 در شهرهای مختلف راینلند، یهودیان را قتل عام کردند. این امر خشم گستردهای را برانگیخت و باعث بحرانی بزرگ در روابط یهودی و مسیحی شد.
هنگامی که چهار ارتش اصلی صلیبیون به قسطنطنیه رسیدند، الکسیوس اصرار کرد که رهبران آنها نزد او سوگند وفاداری یاد کنند. همچین خواست اقتدار او را بر هر سرزمینی که از ترکها بازپس گرفته شده است و همچنین هر سرزمین دیگری که ممکن است فتح کنند به رسمیت بشناسند. همه به جز بوهموند در برابر سوگند مقاومت کردند.
سقوط اورشلیم
همزمان که سلجوقیان مشغول مبارزه با صلیبیون بودند، خلافت فاطمی در مصر نیرویی را به شهر ساحلی صور، کمی بیش از 145 مایلی شمال اورشلیم فرستاد. فاطمیان در فوریه 1098، سه ماه قبل از موفقیت صلیبیون در انطاکیه، کنترل اورشلیم را به دست گرفتند. فاطمیان که شیعه بودند به صلیبیون پیشنهاد اتحاد علیه دشمن قدیمی خود سلجوقیان که سنی بودند دادند. آنها به صلیبیون پیشنهاد کردند که کنترل سوریه را به همراه اورشلیم حفظ کنند. پیشنهاد به نتیجه نرسید. قرار نبود صلیبیون از تصرف اورشلیم منصرف شوند.
پس از کشمکشهای داخلی مختلف بر سر کنترل انطاکیه، صلیبیون راهپیمایی خود را به سمت اورشلیم آغاز کردند. در آن زمان، اورشلیم توسط فاطمیان مصر (که به عنوان مسلمانان شیعه، دشمن سلجوقیان سنی بودند) اشغال شده بود.
صلیبیون از عکا در 77 مایلی شمال اورشلیم عبور کردند، حاکم آنجا مانند برخی از جوامع دیگر تدارکات را برای صلیبیون فراهم میکرد. در 7 ژوئن 1099، صلیبیون محاصره بیت المقدس را همراه با نیروهای فاطمی در خط دفاع آغاز کردند. شهر در 15 ژوئیه 1099 سقوط کرد.
صلیبیون اموال ارزشمندی از جمله طلا، نقره، اسبها و قاطرها را تصاحب کرده و برای قتل و غارت، به خانهها حمله کردند. خون مسلمانان و یهودیان را ریختند، چون معتقد بودند که یهودیان موجب مرگ مسیح شدهاند. یهودیانی که به کنیسه اصلی اورشلیم پناه برده بودند، سوزانده شدند.
شهر بندری یافا (تل آویو امروز) توسط نیروهایی که با کشتیهایی از جنوا وارد شده بودند، تصرف شد. و در ماه آگوست ناوگانی از کشتیها از ونیز حیفا را تحت کنترل صلیبیون قرار دادند. صلیبیون کنترل کل خط ساحلی مدیترانه شرقی را به دست آوردند.
مسیحیان در ژوئن 1099 در مقابل اورشلیم اردو زدند. سپس فرماندار شهر محاصره شده را مجبور کردند تا اواسط ژوئیه تسلیم شود. علیرغم وعده حفاظت از تانکرد، صلیبیون طی ورود پیروزمندانه خود به اورشلیم، صدها مرد، زن و کودک را قتل عام کردند.
جنگ صلیبی دوم (1147-1149)
بسیاری از صلیبیون پس از رسیدن به هدف خود، در مدت زمان کوتاه و غیرمنتظرهای پس از جنگ صلیبی اول، به خانه برگشتند. کسانی که در اراضی تازه فتح شده مانده بودند، برای اداره این سرزمینها چهار شهرک بزرگ غربی یا ایالت صلیبی را در اورشلیم، اودسا، انطاکیه و طرابلس ایجاد کردند.
ایالتهای صلیبی که توسط قلعههای مهیبی محافظت میشدند، تا حدود سال 1130 قدرت برتر منطقه به حساب میآمدند. در سال 1130، نیروهای مسلمان در جهاد مقدس علیه مسیحیان (که آنها را “فرانک” مینامیدند) به قدرت رسیدند و از این لحاظ، رقیب ایالات صلیبی به شمار میآمدند.
در سال 1144، ژنرال سلجوقی زنگی یعنی فرماندار موصل، اودسا را تصرف کرد و شمالی ترین ایالت صلیبی را از چنگ مسیحیان درآورد.
خبر سقوط اودسا، اروپا را متحیر کرد و باعث شد مقامات مسیحی در غرب، خواهان جنگ صلیبی دیگری شوند. به رهبری دو فرمانروای بزرگ، لویی هفتم پادشاه فرانسه و کنراد سوم پادشاه آلمان، جنگ صلیبی دوم در سال 1147 آغاز شد.
در اکتبر 1147، ترکها در دوریلئوم که محل پیروزی بزرگ مسیحیان در طول جنگ صلیبی اول بود، نیروهای کنراد را نابود کردند.
پس از اینکه لویی و کنراد توانستند ارتش خود را در اورشلیم جمع کنند، تصمیم گرفتند با ارتشی متشکل از 50000 نفر (بزرگترین نیروی صلیبی که تا آن زمان وجود داشت) به دژ سوریه در دمشق حمله کنند.
حاکم دمشق مجبور شد از نورالدین زنگی، جانشین زنگی در موصل، کمک بخواهد. نیروهای مشترک مسلمانان شکستی تحقیرآمیز به صلیبیون وارد کردند و قاطعانه به جنگ صلیبی دوم پایان دادند. نورالدین در سال 1154 دمشق را به امپراتوری در حال گسترش خود اضافه کرد.
جنگ صلیبی سوم (1187-1192)
پس از تلاشهای متعدد صلیبیون اورشلیم برای تصرف مصر، نیروهای نورالدین (به رهبری ژنرال شیرکوه و برادرزادهاش صلاحالدین ایوبی) در سال 1169 قاهره را تصرف کردند و ارتش صلیبیون را مجبور به تخلیه نمودند.
پس از مرگ شیرکوه، صلاحالدین ایوبی (صلاحالدین یوسف بن أیوب) کنترل را به دست گرفت و کارزار فتوحات را آغاز کرد. این روند پس از مرگ نورالدین در سال 1174 شتاب گرفت.
در سال 1187، صلاح الدین یک لشکرکشی بزرگ علیه پادشاهی صلیبی اورشلیم ترتیب داد. سربازان او عملاً ارتش مسیحی را در نبرد هتین نابود کردند و شهرهای مهم را به همراه مساحت زیادی از قلمرو، پس گرفتند.
خشم ناشی از این شکستها، الهام بخش سومین جنگ صلیبی یا جنگ صلیبی پادشاهان بود. حاکمانی مانند امپراتور سالخورده فردریک بارباروسا (که قبل از رسیدن کل ارتشش به سوریه در آناتولی غرق شد)، فیلیپ دوم پادشاه فرانسه، و پادشاه ریچارد اول انگلستان (معروف به ریچارد شیردل) رهبران سومین جنگ صلیبی بودند.
در سپتامبر 1191، نیروهای ریچارد موفق شدند نیروهای صلاح الدین را در نبرد ارسف شکست بدهند. این نبرد، تنها نبرد واقعی در جنگ صلیبی سوم بود. ریچارد اول شهر یافا را بازپس گرفت، کنترل مسیحیان را بر برخی از منطقه بازگرداند و به اورشلیم نزدیک شد، اما از محاصره شهر خودداری کرد.
در سپتامبر 1192، ریچارد و صلاح الدین ایوبی معاهده صلحی را امضا کردند که پادشاهی اورشلیم (البته بدون شهر اورشلیم) را دوباره تأسیس کرد و به جنگ صلیبی سوم پایان داد.
جنگ صلیبی چهارم (1202-1204)
اگرچه پاپ اینوکنتیوس سوم در سال 1198 خواهان جنگ صلیبی جدید شد، اما جنگ قدرت در داخل و بین اروپا و بیزانس، صلیبیون را وادار کرد تا مأموریت خود را به منظور سرنگونی امپراتور حاکم بیزانس، الکسیوس سوم، بیخیال شوند. این حرکت به نفع برادرزاده او بود که در اواسط سال 1203 عنوان الکسیوس چهارم را به دست آورد.
تلاش امپراطور جدید برای تسلیم کلیسای بیزانس به روم، با مقاومت سرسختی روبرو شد. الکسیوس چهارم پس از کودتای کاخ، در اوایل سال 1204 ترور شد.
در پاسخ، صلیبیون به قسطنطنیه اعلام جنگ کردند و چهارمین جنگ صلیبی با سقوط ویرانگر قسطنطنیه پایان یافت. این پیروزی با فتح خونین، غارت و تقریباً نابودی پایتخت باشکوه بیزانس در اواخر همان سال مشخص شد.
جنگ های صلیبی نهایی (1208-1271)
در ادامه قرن سیزدهم، هدف جنگهای صلیبی تنها منحصر به سرنگونی نیروهای مسلمان در سرزمین مقدس (فلسطین امروزی) نمیشد. بلکه نیت این نبردها، مبارزه با هر گروهی بود که به عنوان دشمن مسیحیت دیده میشد.
هدف جنگ صلیبی آلبیگنسی (1208-29) ریشهکنسازی فرقه بدعتگذار کاتاری یا آلبیژنی مسیحیت در فرانسه بود. این در حالی بود که جنگهای صلیبی بالتیک (25-1211) به دنبال تسلط بر بت پرستان در ترانسیلوانیا بودند.
یکی از جنگ های صلیبی به اصطلاح جنگ صلیبی کودکان نامیده میشد و در سال 1212 در گرفت. در این زمان، هزاران کودک خردسال نذر کردند تا به اورشلیم راهپیمایی کنند. اکثر مورخان آن را یک جنگ صلیبی واقعی نمیدانند و بسیاری از کارشناسان این سوال را مطرح میکنند که آیا این گروه واقعاً از کودکان تشکیل شده بوده یا خیر. این جنبش هرگز به سرزمین مقدس نرسید.
در جنگ صلیبی پنجم که توسط پاپ اینوسنتس سوم قبل از مرگش در سال 1216 به راه افتاد، صلیبیون از خشکی و دریا به مصر حمله کردند. اما مجبور شدند در سال 1221 در برابر مدافعان مسلمان تحت رهبری برادرزاده صلاح الدین یعنی مالک الکامل، تسلیم شوند.
در سال 1229، در طی واقعهای که به عنوان جنگ صلیبی ششم شناخته شد، امپراتور فردریک دوم از طریق مذاکره با الکامل به انتقال مسالمت آمیز اورشلیم به کنترل صلیبیون دست یافت. پیمان صلح، یک دهه بعد منقضی شد و مسلمانان به راحتی کنترل بیت المقدس را به دست گرفتند.
از سال 1248 تا 1254، لویی نهم پادشاه فرانسه یک جنگ صلیبی علیه مصر ترتیب داد. لویی در این نبرد که به جنگ صلیبی هفتم معروف است، شکست خورد.
جنگ های صلیبی و نیروهای مملوک
با تلاش صلیبیون، سلسله جدیدی به نام مملوک که از نسل بردگان سابق امپراتوری اسلامی بودند، در مصر به قدرت رسیدند. در سال 1260، نیروهای مملوک در فلسطین موفق شدند قوای مغول که با رهبری چنگیزخان به عنوان متحد بالقوه مسیحیان در منطقه مشغول پیشروی بودند را متوقف کنند.
در زمان سلطان بیبرس در مصر و شام، مملوکها انطاکیه را در سال 1268 ویران کردند. در پاسخ، لویی جنگ صلیبی هشتم را در سال 1270 ترتیب داد. هدف اولیه کمک به دولتهای صلیبی باقی مانده در سوریه بود. اما ماموریت به تونس هدایت شد، یعنی جایی که لویی در آن درگذشت.
ادوارد اول از انگلیس ،در سال 1271 لشکرکشی دیگری انجام داد. این نبرد که اغلب به نام جنگ صلیبی هشتم شناخته میشود، اما گاهی از آن به عنوان جنگ صلیبی نهم نام میبرند، موفقیت بسیار کمی داشت. لشکرکشی ادوارد اول، آخرین جنگ صلیبی مهم با هدف سرزمین مقدس به شمار میآمد.
آخرین جنگ صلیبی: پیروز جنگ های صلیبی که بود؟
در سال 1291، یکی از تنها شهرهای صلیبی باقی مانده یعنی عکا، به دست مملوکهای مسلمان افتاد. بسیاری از مورخان بر این باورند که این شکست پایانی برای دولتهای صلیبی و خود جنگ های صلیبی بود.
اگرچه کلیسا پس از سال 1291 جنگ های صلیبی جزئی را با اهداف محدود ترتیب داد. این لشکرکشیها عمدتاً حرکتهای نظامی با هدف بیرون راندن مسلمانان از سرزمینهای فتحشده یا فتح مناطق بت پرست انجام میشدند. در قرن شانزدهم، با انجام اصلاحات و افول پاپ، حمایت از چنین حرکتهایی هم کاهش یافت.
ثمرات جنگ های صلیبی چه بود؟
جنگ های صلیبی در نهایت به شکست اروپاییها و پیروزی مسلمانان منجر شدند، اما بسیاری استدلال میکنند که این جنگها با موفقیت دامنه مسیحیت و تمدن غربی را گسترش دادهاند. کلیسای کاتولیک روم، ثروت کلانی اندوخت و قدرت پاپ در طول جنگهای صلیبی افزایش یافت.
تجارت و حمل و نقل در سراسر اروپا هم در نتیجه جنگ های صلیبی بهبود یافت. اقتضای جنگ این بود که امکان حمل و نقل دائمی برای آذوقه و وسایل ضروری فراهم شود. همین امر، باعث گسترش و پیشرفت کشتی سازی و سایر لوازم نقلیه شد و وضعیت جاده سازی نیز بهبود یافت.
پادشاهان جنگ های صلیبی
تعیین پادشاهان خاص جنگهای صلیبی دشوار است، زیرا این رویداد پیچیدهای بود که طی 200 سال و در مناطق مختلف با حضور رهبران متعدد رخ داد. با این حال، میتوان به برخی از پادشاهان برجسته که در جنگهای صلیبی نقشآفرینی مهمی داشتند، اشاره کرد:
رهبران مسیحی
گادفری بولون: رهبر اولین جنگ صلیبی (1095-1099) و اولین پادشاه پادشاهی اورشلیم بالدوین اول: جانشین گادفری و دومین پادشاه اورشلیم (1100-1118) ریچارد قلب شیر: پادشاه انگلستان که در جنگ صلیبی سوم (1189-1192) شرکت کرد و نقشی کلیدی در تصرف قبرس داشت. فردریک دوم: امپراتور روم مقدس که در جنگ صلیبی ششم (1228-1229) شرکت کرد و از طریق مذاکره، کنترل اورشلیم را برای مدتی به دست آورد. لوئی نهم: پادشاه فرانسه که دو بار به جنگهای صلیبی رهبری کرد (جنگ صلیبی هفتم در 1248 و جنگ صلیبی هشتم در 1270) اما در نهایت موفق به بازپسگیری اورشلیم نشد.
رهبران مسلمان
ملکشاه سلجوقی: قدرتمندترین پادشاه سلجوقی که در زمان اولین جنگ صلیبی (1095-1099) حکومت میکرد. نورالدین محمود: حاکم سوریه در اواسط قرن دوازدهم که در برابر جنگهای صلیبی مقاومت سرسختانهای از خود نشان داد. صلاحالدین ایوبی: رهبر مسلمان که در سال 1187 اورشلیم را از دست صلیبیها بازپس گرفت. الملک الکامل: حاکم مصر در زمان جنگ صلیبی ششم که با فردریک دوم مذاکره کرد و اورشلیم را برای مدتی به مسیحیان واگذار کرد. بیبرس اول: سلطان مملوکی که در اواخر قرن سیزدهم صلیبیون را از باقیمانده سرزمینهایشان در خاورمیانه بیرون راند. علاوه بر رهبران ذکر شده، افراد و گروههای دیگری نیز در جنگهای صلیبی نقش داشتند. نقش و اهمیت هر رهبر بسته به زمان و مکان وقوع جنگهای صلیبی متفاوت بود.
سخن آخر
پس از جنگ های صلیبی، علاقه شدیدی به سفر و یادگیری در سراسر اروپا به وجود آمد. برخی از مورخان معتقدند که شاید همین جنگهای صلیبی، باعث هموار شدن راه برای رنسانس شده باشند.
اما پیروان اسلام، صلیبیون را افرادی فاسق، خونخوار و وحشی میدانستند. کشتار بیرحمانه و گسترده مسلمانان، یهودیان و دیگر غیرمسیحیان منجر به خشم شدیدی شد که سالها ادامه داشت. حتی امروز، برخی از مسلمانان با تمسخر از دخالت غرب در خاورمیانه به عنوان «جنگ صلیبی» یاد میکنند.
شکی نیست که سالهای جنگ و درگیریهای جنگ های صلیبی برای سالهای متمادی بر کشورهای خاورمیانه و اروپای غربی تأثیر گذاشته است و هنوز هم بر دیدگاههای سیاسی و فرهنگی امروزی تأثیر میگذارد.
سوالات متداول
جنگهای صلیبی چند سال طول کشید؟
جنگهای صلیبی یک رویداد طولانیمدت بود که از اواخر قرن ۱۱ تا اواسط قرن ۱۳ میلادی ادامه داشت.
جنگهای صلیبی طی چند مرحله انجام شد؟
جنگهای صلیبی به طور سنتی به چندین جنگ صلیبی اصلی تقسیم میشوند که هر کدام اهداف و ویژگیهای خاص خود را داشتند. برخی از مهمترین جنگهای صلیبی عبارتند از: جنگ صلیبی اول، جنگ صلیبی دوم، جنگ صلیبی سوم و جنگ صلیبی چهارم.
جنگهای صلیبی چگونه پایان یافت؟
جنگهای صلیبی به تدریج و به دلایل مختلف پایان یافت. برخی از مهمترین دلایل پایان این جنگها عبارتند از:
ضعف صلیبیون
مقاومت مسلمانان
تغییرات سیاسی در اروپا
تغییر دیدگاه نسبت به جنگهای صلیبی
پیروز جنگهای صلیبی که بود؟
نمیتوان گفت که یک طرف به طور کامل در جنگهای صلیبی پیروز شد. هر دو طرف پیروزیها و شکستهایی را تجربه کردند. در ابتدا، صلیبیون موفق به تصرف اورشلیم و ایجاد دولتهای صلیبی در شرق شدند، اما در نهایت مسلمانان توانستند این دولتها را نابود کنند و اورشلیم را بازپس گیرند.
تاریخ جنگهای صلیبی چیست؟
تاریخ جنگهای صلیبی بسیار پیچیده و طولانی است و شامل رویدادهای سیاسی، نظامی، اجتماعی و فرهنگی متعددی میشود. برای مطالعه دقیق تاریخ جنگهای صلیبی، توصیه میشود به منابع تاریخی معتبر مراجعه کنید.