حقایق جالب درباره روز شکرگزاری: از ریشه های مذهبی تا تاثیر فرهنگی
با شنیدن نام جشن شکرگزاری، هرکس یاد چیزهایی میافتد: بوقلمون بریان، رژههای خیابانی رنگارنگ، ضیافتهای خانوادگی و دورهمیهای شبانه.
روز شکرگزاری (Thanksgiving Day) یک از تعطیلات رسمی در ایالات متحده است و جشن شکرگزاری در آخرین پنجشنبه نوامبر برگزار میشود.
در سال 1621، استعمارگران پلیموث از انگلیس و بومیان آمریکایی وامپانواگ جشن برداشت محصول پاییزی را به طور مشترکی باهم برگزار کردند که به عنوان یکی از اولین جشنهای شکرگزاری در مستعمرات امریکا شناخته میشود.
برای بیش از دو قرن، روزهای شکرگزاری توسط مستعمرات و ایالتها جشن گرفته میشدند. تا اینکه در سال 1863 در بحبوحه جنگ داخلی، رئیس جمهور آبراهام لینکلن روز ملی شکرگزاری را آخرین پنجشنبه نوامبر اعلام کرد و به این ترتیب، هرساله این روز تحت عنوان عید شکرگزاری جشن گرفته میشود. البته این تعطیلات بدون بحث نیست. بسیاری از آمریکاییها – از جمله مردم بومی آمریکا – معتقدند جشنهای شکرگزاری سرپوشی از تاریخ واقعی ظلم و خونریزی هستند که زمینهساز رابطه بین مهاجران اروپایی و بومیان آمریکایی بوده اند.
در مقاله امروز از نجوافکت، نگاهی به تاریخچه این جشن محبوب میاندازیم و از حقیقت تاریخی سخن میگوییم که پشت روز شکرگزاری نهفته و کمتر کسی از آن آگاه است.
تاریخچه روز شکرگزاری
در سپتامبر 1620، کشتی کوچکی به نام میفلاور با 102 مسافر، پلیموث انگلیس را ترک کرد. سرنشینان کشتی مجموعهای از جداییطلبان مذهبی بودند که در جستجوی خانهای جدید، به دریا زده بودند که بتوانند آزادانه وظایف دینی خود را انجام دهند. افراد دیگری که با وعده سعادت و مالکیت زمین فریفته شده بودند نیز همراه آنها سفر میکردند تا «دنیای جدید» را از نزدیک ببینند.
میفلاور، مانند سایر کشتیهای تجاری قرن هفدهم، یک کشتی باری بود که برای حمل الوار، ماهی و چلیکهای شراب فرانسوی طراحی شده بود، نه این حجم مسافر. 41 زائر و 61 «غریبه» (افرادی که جدایی طلب نبودند و برای زندگی جدید، صنعتگران ماهر و خدمتکاران قراردادی با خود آورده بودند) راه به سوی مقصد عجیبی هم در پیش گرفته بودند. شکل مربعی و محفظههای بلند و قلعهمانند کشتی، برای سفرهای کوتاه در امتداد خط ساحلی اروپا مناسب بود. اما بدنه حجیم میفلاور باعث میشد تا نتواند به درستی در برابر بادهای شدید غربی اقیانوس اطلس شمالی مقاومت کند و به حرکت ادامه بدهد.
مسافران می فلاور با وضعیت بدی به مسافرت ادامه دادند. ترکیب بیماری، سرما و تکانهای شدید، اوضاع را برای سرنشینان کشتی وخیم کرده بود. با این حال، به طرزی باورنکردنی همه مسافران میفلاور به جز یک نفر از این مصیبت طاقتفرسا ۶۶ روزه جان سالم به در بردند. حتی در میان زائران، یک نوزاد پسر نیز متولد شد که به مناسبت تولدش در اقیانوس، نام او را «اوشنوس» نامگذاری کردند.
کوتاه سخن اینکه خدمه کشتی در نزدیکی نوک کیپ کاد و در شمال مقصد مورد نظر خود، در دهانه رودخانه هادسون لنگر انداختند. بالاخره به بندر رسیدند و به محض اینکه پایشان به خشکی امن رسید، به زانو در آمدند. خدای متعال را خواندند و از اینکه آنها را از خشم اقیانوس نجات داده و به مکانی امن راهنمایی کرده بود، شکرگزار بودند.
اما به تدریج زائران تازه وارد، با چالش های ناآشنا و زیادی مواجه شدند. زمستان اول به طرز طاقت فرسایی سرد و سخت بود و آنها مجبور بودند برای ساختن سرپناه و یافتن غذا سخت تلاش کنند. بسیاری از زائران بیمار شدند و نیمی از آنها، طاقت نیاوردند و از دنیا رفتند.
علیرغم این مشکلات، زائران مصمم بودند تا جامعه ای جدید را بر اساس باورهای دینی خود در آمریکا شکل بدهند. به این ترتیب مستعمره پلیموث را تأسیس کردند. این مکان، به پناهگاهی برای بیچارگانی تبدیل شد که از آزار مذهبی در انگلیس فرار می کردند.
اولین روز شکرگزاری، جشنی بود که زائران در 22 نوامبر 1621 و پس از اینکه از اولین سال زندگی خود در دنیای جدید جان سالم به در بردند، برگزار کردند. هدف از این جشن شکرگزاری، قدردانی بابت برکاتی بود که به دست آورده بودند؛ از جمله برداشت محصول و بقای موفقیت آمیز در محیط جدید و طاقت فرسا. آنها از همسایگان بومی آمریکایی خود دعوت کردند تا در این جشن به آنها بپیوندند تا از کمک و دوستی خود قدردانی کنند.
حقیقت تاریخی روز شکرگزاری چیست؟
با تمام این اوصاف، به گفته آن مک مولن (متصدی موزه ملی سرخپوستان بومی آمریکا)، صلح جدید بین زائران و وامپانواگ عمدتاً به دلیل رقابتهای قبیله ای و تجاری شکل گرفته بود. قبیله وامپانواگ دریافته بود که با اتحاد با زائران، میتواند قدرت خودش را تقویت کند.
متخصص تاریخ اغذیه، سارا واسبرگ جانسون، معتقد است که این صلح دوام نیاورد. تا سال 1637، قرارهای بین زائران و وامپانواگ از هم پاشیده شد و زائران با همسایگان بومی خود جنگ چند دهه ای آغاز کردند. در نهایت ، استعمارگران بسیاری از قبایل محلی سرخپوست، از جمله وامپانواگ را قتل عام کردند.
از آن زمان به بعد، زائران روز شکرگزاری را در شیوه سنتی روزه گرفتن و دعا خود جشن میگرفتند. چندین بار این اتفاق به دلیل قتل عام افراد بومی رخ داد؛ از جمله در سال 1637 داوطلبان پس از آنکه 700 نفر از مردم بومی را به قتل رساندند، مراسم شکرگزاری راه انداختند.
با این حال ، مانند همه گروه ها، بومیان آمریکایی همگی نظر یکسانی راجع به این ماجرا ندارند. به عنوان مثال، برخی از قبایل تعطیلات جشن شکرگزاری را یک روز ملی عزاداری برای خود می دانند. آنها روز شکرگزاری را به عنوان روزی میپندارند که مهاجران به سرزمینشان آمدند و طی چندین دهه خشونت و بدرفتاری، میلیونها نفر از افراد بومی را به قتل رساندند.
به عقیده نماینده سرخپوستان متحد آمریكا، روز شکرگزاری یادآور نسل کشی میلیونها نفر از افراد بومی، غصب سرزمینها و حمله بی امان به فرهنگشان است. بسیاری از نوادگان سرخپوستان بازمانده، این روز را به افتخار اجداد بومی و مبارزات مردمان بومی گرامی میدارند. این روز، یک یادآوری و ارتباط معنوی و همچنین اعتراض به نژادپرستی و ظلم است که بومیان آمریکایی همچنان آن را تجربه می کنند.
چطور روز شکرگزاری به یک مناسبت مدرن تبدیل شد؟
لینکلن به دنبال راهی بود تا شکاف ایجاد شده توسط جنگ داخلی را لاپوشانی کند و برای همگن سازی هویت آمریکایی کاری انجام بدهد. اما همه ساکنان قاره امریکا این تعطیلات را جشن نمیگرفتند. به خصوص ایالات جنوبی، این روز را به عنوان یک مناسبت یانکی میدانستند و علاقه ای به آن نداشتند.
با این حال پس از جنگ داخلی، این تعطیلات به عنوان یادآوری نوستالژیک از تأسیس افسانهای آمریکا معرفی شد. داستان واقعی زائران و بومیان آمریکایی به شدت سانسور و تحریف شده بود و به همین دلیل، داستانهای خیرخواهانه زائران، فتح و تأسیس کشور به عنوان تاریخی حماسی بین مردم نقل میشدند.
در واقع بسیاری از آثار هنری قرن نوزدهم از اولین روز شکرگزاری تاریخ، بومیان آمریکایی را به عنوان وحشیهایی به تصویر کشیده بودند که در عوض لباس، پتوهای بافته شده به تن و سربندهای بزرگ پردار به سر داشتند. همچنین لباس معمولی زائران را تغییر دادند تا شجاعت مذهبی و دلاوری خودشان را به رخ بکشند.
پس از اعلام لینکلن، روز شکرگزاری به طور معمول در آخرین پنجشنبه از ماه نوامبر برگزار میشد. اما در سال 1939 ، رئیس جمهور فرانکلین دلانو روزولت به امید اینکه زمان بیشتری برای خرید کریسمس و تحریک گردش مالی در اقتصاد شدیداٌ راکد آن زمان فراهم شود، یک هفته مراسم را جلو انداخت.
به گفته محققان تاریخ اقتصاد، این حرکت به یک جنبه تجاری گره خورده و در نتیجه آن، جمعه سیاه به وجود آمده است. اینجاست که ماهیت ماجرا، از منشأ مذهبی و وطن خواهانه آن زاویه میگیرد و به یک مناسبت سکولار تبدیل میشود.
خوراک بوقلمون چطور از جشن شکرگزاری سردرآورد؟
در جشن برداشت محصول در سال 1621، میز غذای ضیافت زائران از خوراکهایی مانند گوشت گوزن، ذرت، صدف، آرد ذرت، لوبیا، آجیل، توت خشک، کدو تنبل و، بله، بوقلمون تشکیل شده بود.
بوقلمون یکی از غذاهای شکرگزاری است که تاریخچه آن نیز به ورود زائران به امریکای بومی بازمیگردد. در آن زمان، زائران و بومیان آمریکا برای تهیه غذا پرندگان وحشی مانند غاز، اردک یا بوقلمون را شکار می کردند.
شکار این پرنده بومی و بزرگ نسبتاً آسان بود، بنابراین به سرعت به منبع غذایی مهمی برای مهاجران اولیه آمریکایی تبدیل شد. مشخص نیست که آن زمان دقیقاً بوقلمون به چه روشی طبخ و آماده میشد؛ اما برخی مورخان حدس میزنند که روشی مانند آب پز یا کباب کردن به کار گرفته میشده است. برخی منابع نیز حدس زده اند که بقایای هر پرنده ای که روز قبل برشته شده بود را در قابلمه ای میریختند و می جوشاندند تا آبگوشتی برای روز بعد درست شود.
نگاهی به سایر خوراکهای محبوب روز شکرگزاری
یک شام بزرگ شکرگزاری اغلب شامل بوقلمون، چاشنی و نوعی دستور پخت سیب زمینی و انواع غذاهای دیگر میشود. اما این خوراکها به چه دلیل انتخاب شده اند؟ در ادامه نگاهی اجمالی به هریک از خوراکهای محبوب میز جشن شکرگزاری خواهیم داشت!
سس زغال اخته
اگرچه انواع خاصی از زغال اخته در بخشهایی از اروپا رشد میکردند، اما محبوبترین چاشنی که همراه بوقلمون سر شام شکرگزاری صرف میشود داستان تبادل فرهنگی دنیای جدید زائران پلیموث را روایت میکند. این میوه میراث مهاجران آلمانی قرن هفدهم است که راهش را به امریکا نیز پیدا کرد.
استفاده از این میوه، ریشه در رژیم غذایی سرخپوستان دارد. مردم بومی امریکا از زمانهای قدیم، انواع توت و تمشک را پرورش میدادند و می خوردند. طبق گزارشی از سال 1672 از مستعمرات، سرخپوستان و انگلیسیها از این میوه بسیار استفاده میکردند و حتی به عنوان یک سس، همراه انواع گوشت مصرف میکردند. از قرن هجدهم به بعد، سس زغال اخته به عنوان یکی از چاشنیهای ثابت همراه بوقلمون مصرف میشود.
صدف خوراکی
قرنهاست که آمریکاییها، برای شام روز شکرگزاری شکم بوقلمون را با صدف پر میکنند. در قرن هفدهم، انواع صدف بسیار فراوان بودند. آشپزها در خانه، شکم بوقلمونها و سایر پرندگان را با صدف پر میکردند تا آنها را گرانتر بفروشند. همچنین با استفاده از این پروتئین ارزان قیمت انواع نان، سس، پای، سوپ و خورش هم درست میکردند.
سیب زمینی شیرین با مارشمالو
برای بسیاری از امریکاییها، شام شکرگزاری حتماً باید شامل سیب زمینی شیرین با مارشمالو هم باشد. این ترکیب شیرین و چسبناک، در قرن هفدهم به وجود آمد. در اواخر قرن، یعنی طی دهههایی که جشن ملی عید شکرگزاری برگزار شد، شمالیها سیبزمینی شیرین را کشف کردند و آن را به عنوان یکی از مواد خوراکی ویژه، در منوی شام عید شکرگزاری قرار دادند. مارشمالو هم که پیشتر توسط فرانسویها و از ترکیب ریشه ختمی با شکر و سفیده تخم مرغ تهیه میشد، همراه با سیب زمینی شیرین برای تهیه یک پوره نرم و خامه ای مورد استفاده قرار گرفت.
آداب و رسوم عید شکرگزاری
در روز عید شکرگزاری، کارهایی خیلی بیشتر از نشستن سر میز غذا انجام میشود! از رژه گرفته تا خرید و مسابقه دو. در ادامه به لیستی از آداب و رسوم روز شکرگزاری خواهیم پرداخت.
رژه روز شکرگزاری میسی
رژه روز شکرگزاری میسی، یکی از مشهورترین سنتهای عید شکرگزاری در ایالات متحده است. در شهر نیویورک، هزاران نفر در خیابان های منهتن صف می کشند تا رژه میسی را با بالنهای بادی غولپیکرش تماشا کنند. طی این پروژه عروسکهای بادی عظیم بین آسمانخراشها، بالای سر تماشاچیان شناور میشوند.
یادم تو را فراموش!
البته این رسم آمریکاییان با کاری که ما ایرانیها انجام میدهیم فرق دارد! بعد از صرف خوراک بوقلمون، استخوان جناغی به شکل Y که خرافات زیادی را همراه دارد را کنار میگذارند تا خشک شود. پس از تمام شدن غذا، دو نفر آرزویی میکنند و استخوان جناغ را میشکنند. گفته میشود هر کسی که قطعه بزرگتر را به دست بیاورد، تا سال آینده به آرزوی خود میرسد.
چرت زدن!
پس از یک بعدازظهر پر از پخت و پز و خوردن غذاهای خوشمزه، بسیاری از مردم آماده اند که یک چرت روی کاناپه بزنند! بوقلمون با سطوح بالای اسید آمینه تریپتوفان به عنوان مقصر این شروع ناگهانی خواب آلودگی شناخته شده است. تریپتوفان به ترشح مواد شیمیایی مانند ملاتونین کمک می کند (که باعث خواب آلودگی می شود)، اما صد در صد این خواب آلودگی را نمیتوان تقصیر بوقلمون دانست. خوردن سایر غذاهای حاوی قند (مانند پای) نیز خستگی را افزایش می دهد.
قدردانی از داشتهها
روز شکرگزاری زمان مناسبی برای قدردانی بابت بودن در کنار خانواده و دوستان است. چه در طول وعده غذایی باشد و چه در هنگام استراحت در اواخر روز. بعضی خانوادهها، تمام چیزهایی که بابتشان قدردان هستند را مینویسند و با عزیزانشان در میان میگذارند.
تماشای بازی فوتبال امریکایی
فوتبال محبوبترین ورزش در ایالات متحده است. خانوادهها و دوستان دور هم جمع میشوند تا تیمهای مورد علاقهشان را در یکی از ورزشهای مورد علاقه آمریکا تماشا کنند. یا اینکه برای سوزاندن مقداری از کالری های روز شکرگزاری، خودشان به دو تیم تقسیم می شوند و بازیهایی مانند فوتبال یا مسابقه دو انجام میدهند.
خرید در جمعه سیاه
فروشگاههای سراسر کشور بیشترین فروش خود را در روز بعد از روز شکرگزاری دارند. این روز که اکنون به نام جمعه سیاه شناخته می شود، تقریباً یک تعطیلات است. در حالی که این سنت خرید با افزایش تجارت الکترونیک تغییر کرده است، مردم هنوز از صبح زود ساعتها در صف میایستند تا از تخفیفهای عالی برخوردار شوند و خرید کریسمس خود را آغاز کنند.
روز شکرگزاری چه اهمیتی دارد؟
اهمیت روز شکرگزاری تنها در جنبه قدردانی بابت نعمتها نیست (اگر نخواهیم به تاریخ تاریک مصیبتهای سرخپوستان اشاره کنیم!).
بسیاری از بازارهای سراسر امریکا (به خصوص بازار مواد غذایی و فارمهای پرورش طیور) طی کل نوامبر، حسابی از هزینههایی که بابت جشن شکرگزاری صرف میشوند سود میبرند. از این لحاظ، شاید بتوان سودآوری روز شکرگزاری را با روز کریسمس مقایسه کرد.
با وجود تاریخ نه چندان مسالمت آمیزی که در پس منشأ روز شکرگزاری نهفته است، امروزه بسیاری از مردم امریکا و حتی سراسر دنیا، عید شکرگزاری را فرصتی میدانند که به عنوان یک خانواده گرم و صمیمی، دورهم جمع شوند و قدردان نعمات زندگی خود باشند.
سخن آخر
با کوتاهتر شدن روزها و سردتر شدن شبها، روز شکرگزاری برای بسیاری از مردم ایالات متحده نقش یک چراغ روشن را دارد که نعمات زندگی را به آنها یادآوری میکند تا قدردان تمام چیزهایی باشند که در زندگی به دست آورده اند. اما این مفهوم، منحصر به یک ملت نیست. حتی در زمانهای چالشبرانگیز، هنوز چیزهای زیادی برای شکرگزاری وجود دارد. ما به عنوان ملت ایران، میتوانیم در این روز به یاد یکدیگر باشیم، در کنار عزیزان و خانواده زمان بگذرانیم و به یاد بیاوریم که با همکاری یکدیگر میتوانیم بر هر چالشی که بر سر راهمان قرار میگیرد غلبه کنیم.
حتی اگر ارتباطی با تاریخ و ملیت این روز نداشته باشید، خالی از لطف نیست که اعضای خانواده را دور هم جمع کنید و با یک وعده غذای خوشمزه، بابت اینکه میتوانید در کنار افرادی که برایتان مهم هستند بنشینید و از غذا لذت ببرید قدردان باشید.
سؤالات متداول
غذاهای سنتی روز شکرگزاری چیست؟
در روز شکرگزاری، منوی معمول اکثر خانوادهها شامل بوقلمون برشته، سالاد و پوره سیب زمینی، پای کدو تنبل، پای لوبیا سبز، سس زغال اخته و سایر غذاهای سنتی میشود.
روز شکرگزاری در ایران چگونه جشن گرفته می شود؟
روز شکرگزاری در ایران جشن گرفته نمی شود. این روز یک تعطیلات ملی در ایالات متحده است که برای شکرگزاری از خداوند برای نعمت های فراوانی که به مردم عطا کرده است، برگزار می شود.
با این حال، برخی از ایرانیان که در ایالات متحده زندگی می کنند، روز شکرگزاری را جشن می گیرند. این افراد معمولاً با خانواده و دوستان خود دور هم جمع می شوند و غذاهای سنتی روز شکرگزاری را می خورند.
روز شکرگزاری در آمریکا چگونه جشن گرفته می شود؟
روز شکرگزاری یکی از تعطیلات ملی در ایالات متحده است که هر ساله در آخرین پنجشنبه ماه نوامبر جشن گرفته می شود. این روز برای شکرگزاری از خداوند برای نعمت های فراوانی که به مردم عطا کرده است، برگزار می شود.
در روز شکرگزاری، مردم در ایالات متحده معمولاً با خانواده و دوستان خود دور هم جمع می شوند و یک وعده غذایی بزرگ می خورند. غذای اصلی این وعده غذایی معمولاً بوقلمون کبابی است. علاوه بر بوقلمون، غذاهای دیگری مانند مرغ، گوساله، غاز، سیب زمینی شیرین، ذرت، هویج، سالاد سیب زمینی، سالاد سبزیجات، و پای شکرگزاری نیز در این وعده غذایی سرو می شود.
پس از صرف غذا، مردم معمولاً بازی می کنند، تلویزیون تماشا می کنند، یا به دیدن فیلم می روند. همچنین، برخی از مردم در روز شکرگزاری به کلیسا می روند.