پدیده اسکین واکر (Skinwalker): افسانه یا حقیقت؟
یکی از جدیدترین سوژههایی که در اینستاگرام، یوتیوب و تیکتاک حسابی سروصدا بهپا کرده، پدیده اسکین واکر (Skinwalker) است. این واژه را که سرچ کنید، با ویدیوهای مخوفی از جانوران مختلف روبرو میشوید که به ادعای پست کننده ویدیوها، رفتار غریب و انسان گونهای از خودشان نشان میدهند. اما منشاء این ترند عجیب و ترسناک از کجا آمده و چقدر حقیقت دارد؟ طبق افسانهها، بسیاری از تمدنهای کهن با دنیای ماوراء و به قول قدیمیها «از ما بهتران» سروکار داشتهاند و Skinwalker هم از همانجا نشات میگیرد.

اسکین واکر (Skinwalker) چیست؟ امروز نجوافکت با عینک منطق و علم، نگاهی به این مقوله خواهد انداخت تا دفعه بعدی که ویدیوی خیره شدن یک بز به لنز دوربین را دیدید، بدانید دقیقاً با چه مخلوقی طرف هستید!
اسکین واکر چیست؟

اگر برایتان سوال است که skin walker چیست، در ادامه همراه ما باشید. اسکین واکر که از فرهنگ عامه بومیان ناواهو (Diné) سرچشمه میگیرد، جادوگری بدخواه است که میتواند جانوران را تسخیر کند یا خودش را به شکل حیوان درآورد. اسکینواکرها در قبایل مختلف بومیان آمریکا با نامهای مختلفی شناخته میشوند. محلیهای ناواهو، آن را Yee naaldlooshii مینامند؛ به معنای «او که بر چهار دست و پا راه میرود».
ادعا میشود که جادوگران بعد از گذران دورههای سخت ریاضت، با ارتکاب یک عمل فجیع مانند (کشتن یکی از اعضای خانواده) تبدیل به یک اسکین واکر میشوند. به این ترتیب قدرتهای ماوراء طبیعی پیدا میکنند که به آنها اجازه میدهد به میل خود، از شکل انسانی به حیوان تغییر شکل بدهند. این جادوگران اغلب به کایوتی، گرگ، روباه یا خرس تبدیل میشوند. البته برای این پوست پوشها محدودیتی وجود ندارد و میتوانند به هر حیوانی تبدیل شوند.
در جامعه ناواهو، اسکین واکر ها را باعث و بانی هر مصیبت و بدبیاری میدانستند. چه خشکسالی میبود، چه طلاق، بیماری یا مرگ ناگهانی. بر خلاف اسطورههای یونانی یا شیاطین از ادبیات قرون وسطایی که مدت زیادی در کتابها و اساطیر جنجال فراوانی برای آنها به پا شده بود، نقل و شایعات اسکین واکرها همچنان در میان مردم سراسر جهان وجود دارد. حتی فرقههای متعددی هم هستند که سفت و سخت به وجود آنها معتقدند.
اسکین واکر کیست؟
اسکین واکر موجودی در فرهنگ عامه ناواهو است که میتواند به شکل هر حیوانی، به ویژه گرگ، گوزن، خرس یا سگ دربیاید. گفته میشود که آنها جادوگر یا گیاهدرمانگرانی هستند که از قدرت خود برای اهداف شرورانه، از جمله آزار و اذیت مردم استفاده میکنند.
اسکین واکر گربه
در فرهنگ و افسانههای مربوط به اسکین واکرها، هیچ اشاره صریحی به وجود اسکین واکر گربه وجود ندارد. اکثر داستانها و روایات بر توانایی آنها برای تبدیل شدن به حیوانات وحشی بزرگ مانند گرگ، خرس، گوزن یا سگ تمرکز دارند.
توانایی های ماوراء طبیعی اسکین واکر
گفته میشود جادوگرانی که قصد دارند به اسکینواکر تبدیل شوند، پوست حیوانی را که میخواهند به آن تبدیل شوند را میپوشند. از همین رو، نام اسکین واکر (پوست پوش قوم ناواهو) بر آنها نهاده شده است. نوع حیوان، به کارهایی که میخواهند انجام دهند بستگی دارد. مثلاً ممکن است بخواهند به یک خرس تبدیل شوند تا قدرت بسیار زیادی داشته باشند، یا برای درندگی و وحشیگری سراغ اسکین واکر سگ بروند. البته دقت کنید که تبدیل شدن به اسکین واکر، اختیاری و عمدی صورت میگیرد و برخلاف گرگینه، یک نفرین نیست که شخص را ناخواسته گرفتار کند.
اسکین واکرها میتوانند ذهن مردم را بخوانند، حیوانات شب زی مانند جغدها را کنترل کنند، ارواح مردگان را فرا بخوانند و درد و بلا بر مردم فرو بیاورند. گرفتن و خلاص شدن از شر آنها تقریبا غیرممکن است. جادوگری که تبدیل میشود، باید به کشتن انسانها ادامه دهد وگرنه خودش خواهد مرد.
بر اساس افسانهها، با تست چشمان یک موجود مشکوک میتوانید متوجه شوید که آیا با یک اسکین واکر روبرو هستید یا خیر. اگر به یکی از این تغییر شکل دهندهها در حالت حیوانی نور بتابانید، چشمان آن به رنگ قرمز روشن میدرخشند. در شکل انسانی، چشمان آنها به چشم حیوانات شباهت دارد.
تنها کسی که میتواند از شر اسکین واکر خلاص شود، یک شمن (Shaman) قدرتمند است. در تمدنهای باستانی، شمنها به جادوگران خیرخواهی گفته میشود که قادرند با روح جهان ارتباط بگیرند و مراسمهای معنوی برگزار کنند. یک شمن کارکشته که طلسمهای مناسب را بشناسد، اسکین واکر را وادار میکند تا خودش را نشان دهد. همچنین میتوان با شلیک گلولههای آغشته به خاکستر سفید به سمت دست یا گردن جادوگر تبدیل شده، او را از بین برد.
جادوگران در افسانه های باستانی

کلاید کلاکن (Clyde Kluckhohn)، انسان شناس مشهور، در کتاب «جادوگری ناواهو» که سال 1944 منتشر شد، سنتهای جادویی مردم ناواهو معاصر را بررسی کرده است. او در کتابش به بررسی «تأثیر وقایع ناشی از تکنیکهای ماوراء طبیعی که از نظر اجتماعی مورد تایید نیستند» میپردازد.
کلاکن خاطرنشان کرد که ترجمههای انگلیسی کتابهای جادوگری در این مورد اندکی مفید واقع میشوند، اما کامل نیستند. شاید بتوان شباهتهایی بین جادوگران واقعی یا خیالی اروپایی و اسکین واکرها تصور کرد، اما دنیای ارواح ناواهو بدون شک منحصر به فرد است.
کلاکن بر اساس مصاحبههایش با مردم ناواهو، توصیفات کلی از اشکال مختلف «جادوگری» را که در افسانههای باستانی ناواهو وجود داشت، گردآوری کرد. او اسکینواکرها را جادوگران مخفی (عمدتاً مردو چند مورد معدود زن) توصیف کرد که مانند گرگ و کایوتی، در نیمههای شب سراغ جان و مال مردم میروند و اعمال شنیعی انجام میدهند.
گفته میشود که اسکین واکرها در مکانهایی دور هم جمع میشوند تا جادوی سیاهی را علیه قربانیان خود انجام دهند و در مراسمهای تابویی از جمله ارتباط نامشروع، گور دزدی و قتل خواهر و برادر شرکت میکنند.
اسکین واکر ها در فولکلور اروپا

فولکلور اروپایی پر از افسانههای متنوع درباره تغییر شکل دهندههاست. مثلاً گرگینهها (موجوداتی که میتوانند بین انسان و گرگ تغییر شکل دهند – در بسیاری از داستانهای عامیانه اروپایی مانند داستانهای فرانسه، آلمان و اروپای شرقی، به چشم میخورند. داستان سلکیها (Selkies) که از شکل فوک دریایی به انسان تبدیل میشوند هم در فولکلور اسکاتلند و ایرلند طرفداران زیادی دارد.
در فولکلور اسلاو، داستانهایی از خون آشامها وجود دارد که میتوانند به خفاش، گرگ و سایر موجودات تبدیل شوند. اگرچه این موجودات مانند اسکینواکرها تواناییهای خارق العادهای دارند، اما زمینههای فرهنگی، داستانها و درسهای اخلاقی این تغییر شکلدهندههای اروپایی، زمین تا آسمان با چیزی که در مورد اسکین واکر ناواهو وجود دارد، متفاوت است.
تغییر شکل انسان به حیوان و بالعکس، یک موضوع رایج در سراسر جهان است. اما پدیده اسکینواکر، مختص باورها و روایتهای ناواهویی است و در داستانهای عامیانه اروپایی یافت نمیشود.
داستان اسکین واکر چیست؟
همانطور که گفتیم داستان اسکین واکر ریشه در افسانههای قوم ناواهو دارد و موجودی را توصیف میکند که میتواند به شکل هر حیوانی دربیاید. این موجود اغلب به عنوان جادوگر یا گیاهدرمانگری شناخته میشود که از قدرت خود برای اهداف شرورانه، از جمله آزار و اذیت مردم استفاده میکند.
برخی از ویژگیهای رایج اسکین واکرها عبارتند از:
- تغییر شکل: آنها میتوانند به شکل هر حیوانی، به ویژه گرگ، گوزن، خرس یا سگ دربیایند.
- تقلید صدا: میتوانند صدای انسان و حیوان را تقلید کنند.
- چشمهای درخشان: گفته میشود که چشمانی درخشان یا قرمز دارند.
- نامرئی بودن: برخی معتقدند که میتوانند نامرئی شوند.
- قدرتهای ماوراء الطبیعه: گفته میشود که دارای قدرتهای ماوراء الطبیعهای مانند قدرت شفا، کنترل ذهن و تلپاتی هستند.
داستانهای زیادی درباره برخوردهای با اسکین واکرها وجود دارد. مشهورترین آنها مربوط به خانوادهای به نام Skinwalker Ranch در یوتا است که در دهههای 1960 و 1970 فعالیتهای عجیبی مانند مشاهده موجودات ناشناخته، ناپدید شدن حیوانات و اشیاء، و پدیدههای الکتریکی را تجربه کردند.
این رویدادها موضوع کتاب «مزرعه اسکین واکر» نوشته «رایان اسکینر» و همچنین مستندی به همین نام است.
داستان مزرعه اسکین واکر چیست؟

مزرعه اسکین واکر (Skinwalker Ranch) که به عنوان مزرعه شرمن هم شناخته میشود، در همسایگی منطقه حفاظت شده سرخپوستی یونیتا و اورای در ایالت یوتا قرار دارد و کانون پدیدههای عجیب و غریب است. درباره این گاوداری عجیب، یک کتاب پرطرفدار به نام «در جستجوی اسکین واکر» و یک مستند بلند به همین نام ساخته شده است. حتی کانال History هم دست از سر این مزرعه برنداشته و یک مجموعه را به داستان مخوف این مزرعه اختصاص داده است.
طبق داستان، تری شرمن و خانوادهاش داخل ملکشان در یوتا، با پدیدههای غیرقابل توضیح متعددی مواجه میشوند. این داستانها، شباهت زیادی به افسانههای ناواهو در مورد جادوگران تغییر شکل دهنده داشتهاند. از همین رو، این مزرعه به اسکین واکرها ربط داده شد و توجه گستردهای را به خود جلب کرد. مزرعه 512 هکتاری در حوضه یونیتا، مرکز بسیاری از حوادث غیرقابل توضیح مانند مشاهده یوفو (بشقاب پرنده)، مُثله شدن حیوانات و سایر فعالیتهای مرموز بوده است.
در سال 1996، خانواده شرمن مزرعه را به میلیاردری به نام رابرت بیگلو فروخت که علاقه وافری به فعالیتهای ماوراء الطبیعه داشت. بیگلو مؤسسه ملی علوم اکتشاف (NIDS) را برای بررسی حوادث ماوراء الطبیعه که در آنجا رخ میداد تأسیس کرد.
از آن زمان، نام این مزرعه با فعالیتهای ماوراء الطبیعه و مرتبط با یوفوها عجین شده است. مزرعه اسکین واکر خوراک تئوری پردازها شده و دسیسهها، شک و تردیدها و تحقیقات مختلفی در اطراف آن در جریان هستند. البته در سال 2016، رابرت بیگلو مزرعه را به برندون فوگال فروخت.
آستین کریگ در این باره مینویسد: «تقریباً هر چیزی که بشود آن را «ماوراء الطبیعه» نامید در مزرعه و املاک اطرافش گزارش شده؛ از برخورد با حیوانات افسانهای گرفته تا سلاخی گاوها، فعالیتهای پولترگایست، طرحهای عجیب روی مزرعه، مشاهده گویهای درخشان و حتی یوفو». فوگال در مصاحبه با نشریه Techbuzz اعلام کرد که سابقه 100 ساله فعالیتهای ماوراء الطبیعه، از جمله مشاهده اسکین واکر، در این ملک وجود دارد.
آیا شواهد مزرعه اسکین واکر حقیقت دارند؟

شکاکان میگویند هیچ مدرک محکمی مبنی بر وقوع اتفاق غیرعادی در مزرعه اسکین واکر وجود ندارد. با این حال، یک بیوشیمیست که در سال 1997 بخشی از یک تیم تحقیقاتی در آنجا فعالیت داشت، ادعا کرد یک «موجود انسان نما» را بالای درختی دیده که به تیم خیره شده است. او با تفنگ شکاری خود به سمتش شلیک کرد، اما موجود به سرعت ناپدید شد.
بعد از بررسی، متوجه شد که یک ردپای بزرگ با دو چنگ تیز بیرون زده از پشت روی برف باقی مانده است. از عمق چنگها مشخص بود حداقل چند اینچ طول دارند. شکل کلی این ردپا، تقریباً شبیه جاپای یک پرنده شکاری به نظر میرسید و با توجه به حجم فرورفتگی، باید متعلق به جانوری سنگین وزن میبود. History.com با مطرح سازی این مشاهده، دوباره سؤال را در ذهنها انداخت: آیا اسکین واکر چیزی بیش از یک افسانه بومی است؟
سریال محبوب History Channel به نام «راز مزرعه اسکینواکر»، داستان تیمی از محققان به رهبری اخترفیزیکدان دکتر تراویس تیلور را دنبال میکند که میکوشند با استفاده از تکنولوژیهای پیشرفته، ملک 512 هکتاری را زیرورو کنند تا نشانی از ماهیت اسرارآمیز این مزرعه بیابند.
ادامه مطالعات بر روی پدیده اسکین واکر

در این میان، برخی از مطالعات در عوض اینکه آتش شایعات را شعله ور کنند، با نگاهی واقع گرایانه به بررسی بافت فرهنگی میپردازند و نقش اسکین واکرها در نظم اجتماعی و انتقال ارزشهای اخلاقی در جامعه ناواهو را شرح میدهند. برخی نیز تأثیر روانی این داستانها را بررسی و از پتانسیل این افسانهها به عنوان مکانیزمی برای مقابله با واقعیتهای خشن زندگی در بیابان عمل میکنند.
بعد از کلاکن، انسان شناسان دیگری نیز بودند که در طی دهههای متمادی، درباره باورهای عامه به اسکین واکرها کتابهای متعددی منتشر کرده اند. مارگارت کی بردی (Margaret K. Brady) در کتاب «نوعی قدرت» (Some Kind of Power) در سال 1984 به اهمیت اجتماعی روایتهای اسکینواکر در میان کودکان ناواهو پرداخت. او اشاره کرد که داستانهای اسکینواکر هم نقش لولوخورخوره را برای بچهها داشته اند و هم دغدغههای فرهنگی معاصر ناواهو را بازتاب میدادند.
سم پک (Sam Pack) در مقاله ژورنالی سال 2007 با عنوان «نظارت ناواهوها در تماشای خودشان» به بازنماییهای رسانهای پرداخت که اغلب تصویری ناقص از فرهنگ ناواهو ارائه میدهند؛ از جمله فیلم «اسکینواکر» که در سال 2002 منتشر شد و با درک فرهنگی از معنای ناواهو بودن شدیداً در تضاد است.
اثبات قطعی این ماجرا همچنان مبهم است، اما خود عمل مطالعه اسکین واکرها، تلاقی شگفت انگیزی از باور، فرهنگ و تجربه انسانی را روشن میکند. مطالعه چنین پدیدههای مبهمی ما را وادار می کند تا به قدرت داستان سرایی، نقش ترس در شکل دادن درک ما از واقعیت و ارتباط پایدار بین انسان و جهان طبیعی اعتراف کنیم. با کاوش عمیق تر، افسانه اسکین واکر کمتر در مورد موجودات هیولایی و بیشتر در مورد ساختار وجود انسان میشود، به ما یادآوری میکند که گاهی اوقات، جذابترین داستانها آنهایی نیستند که پاسخی به ناشناختهها میدهند، بلکه حکایتهایی هستند که کنجکاوی ما را شعله ور میکنند و بعد با انبوهی از سؤالات بیپاسخ تنهایمان میگذارند.
جمع بندی
سایهها طولانیتر میشوند، باد رازهایی را در میان شنهای بیابان زمزمه میکند، و افسانه اسکین واکر همچنان سر به مهر باقی مانده است. آیا این یک افسانه صرف است که کودکان ناواهو برای ترساندن هم نقل میکردند، یا حقیقتی در پس آن وجود دارد که پتانسیل انسان برای رذالت را نشان میدهد؟
شاید پاسخ به این سؤال، در درون خودمان نهفته باشد. ترس از ناشناختهها و تاریکی مهیبی که در درون همه ما وجود دارد، آتش این داستان را شعله ور میکند. برای هزاران سال، انسانها به دنبال توضیحاتی برای مفاهیم توضیح ناپذیر بودهاند و روایتهایی بهم بافتهاند تا با اسرار جهان و اعماق طبیعت خودمان دست و پنجه نرم کنند. اسکینواکر نیز در این میان، به یک داستان هشداردهنده تبدیل میشود، یادآور پتانسیل وحشیگری؛ چیزی که بین تمدن و غریزه اولیه، فاصلهای به باریکی مو ایجاد میکند.
اما شاید، فقط شاید، داستان چیزی بیشتر از این باشد. شاید اسکین واکر نشان دهنده قدرت دگرگونی باشد، توانایی از بین بردن جلدی قدیمی و پذیرش هویتی جدید. نظر شما درباره افسانه Skinwalker چیست؟ چقدر با حقیقی بودن آن موافق هستید؟ منتظر شنیدن نظرات شما هستیم!
سوالات متداول
منشا اسکین واکر چیست؟
منشا اسکین واکر به طور دقیق مشخص نیست، اما تصور می شود که از باورهای مذهبی و فرهنگی بومیان آمریکا نشأت گرفته باشد.
انواع مختلف اسکین واکر کدامند؟
انواع مختلفی از اسکین واکر وجود دارد، اما رایج ترین آنها عبارتند از:
گرگینه
کایوتی (سگ وحشی)
جغد
خفاش
آیا اسکین واکر واقعی است؟
هیچ مدرک علمی برای اثبات وجود اسکین واکر وجود ندارد، اما بسیاری از مردم به آنها اعتقاد دارند.
آیا اسکین واکر خطرناک است؟
در فولکلور بومیان آمریکا، اسکین واکرها اغلب موجوداتی خطرناک و بدخواه به تصویر کشیده می شوند. با این حال، برخی از مردم معتقدند که آنها می توانند مفید و محافظ باشند.
آیا فیلم ها و سریال هایی در مورد اسکین واکر وجود دارد؟
بله، فیلم ها و سریال های زیادی در مورد اسکین واکر وجود دارد. برخی از این فیلم ها و سریال ها عبارتند از:
"The Skinwalker" (2006)
"The Monster Project" (2017)
"Wendigo" (2022)